کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده نشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
پرده نشین
واژهنامه آزاد
مستوره، زنی که در خانه و پشت پرده نشیند؛ خلوت نشین، محرم اسرار.
-
مکابری
واژهنامه آزاد
بزرگ نشین
-
مخدرات
واژهنامه آزاد
زنان پرده نشین
-
سیدالله
واژهنامه آزاد
جای نشین خدا روی زمین
-
اخوره بالا
واژهنامه آزاد
شهری در غرب استان اصفهان. فریدونشهر. محلی گرجی نشین
-
امیر صدرا
واژهنامه آزاد
پادشاه بالا نشین, پادشاه پادشاهان
-
کوهیار
واژهنامه آزاد
کوه نشین - استوار و پابرجا - نام برادر مازیار فرمانروای طبرستان
-
شاه نشین
واژهنامه آزاد
نام روستایی در 20 کیلومتری شرق شهرستان هفتکل در استان خوزستان است.
-
پیرانشهر
واژهنامه آزاد
نام شهری در استان آذربایجان غربی که عمئتا کرد نشین است با گویش کردی سورانی
-
گرانادا
واژهنامه آزاد
غرناطه؛ شهری در جنوب اسپانیا که تا پایان قرن پانزدهم م. مسلمان نشین بود.