کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده میان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
میان
واژهنامه آزاد
بحبوحه.
-
میان تهی
واژهنامه آزاد
چیزی که میان آن خالی باشد؛ پوچ.
-
لجه
واژهنامه آزاد
میان دریا
-
میان بند
واژهنامه آزاد
نام روستایی در بخش میان جلگه شهرستان نیشابور دارای 150 نفر سکنه دارای شخصیتهای علمی ودانشگاهی ونظامی فراوانی است.
-
نطاق
واژهنامه آزاد
ع.(به کسر نون) کمربند ، میان بند ، و نوعی چادر زنانه که میان آن را می بندند
-
منجی
واژهنامه آزاد
(مِنجی) وسط، میان، در، توی
-
پرینه
واژهنامه آزاد
میان دو راه
-
چیل
واژهنامه آزاد
معنی جلگه .مانند میان چیل
-
شهلا
واژهنامه آزاد
شه:مخفف شاه واژه پارسی یعنی بزرگ/ لا بمعنی میان شاه لا، شه لا و یا شهلا یعنی میان بزرگ 1. بزرگی میان یا مردمک چشم، چشم آهویی، چشم جادویی 2. بزرگی دل، کسی که صاحب دلی بزرگ است (دلگنده) با جرعت ، شجاع
-
شهلا
واژهنامه آزاد
شه:مخفف شاه/ لا بمعنی میان شاه لا، و یا شهلا یعنی میان بزرگ 1. بزرگی میان یا مردمک چشم، چشم آهویی، چشم جادویی 2. بزرگی دل، دل گنده، کسی که صاحب دلی بزرگ است، با جرعت ، شجاع