کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده مه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
مه آ
واژهنامه آزاد
مانند ماه به دنیا آمده. کنایه از درخشندگی و ماه رو بودن است. ماه آمدن مه + مخفف آمدن = مه آ
-
مه آ
واژهنامه آزاد
بادرخشش و زیبا، مانند ماه، آمده است. مه مخفف ماه آ مخفف آمدن
-
مه رنگ
واژهنامه آزاد
رنگ ماه
-
آکاسی
واژهنامه آزاد
(طبری) مه آلود.
-
ته مه ن
واژهنامه آزاد
عمر . اسم کردی
-
مه داد
واژهنامه آزاد
مَه داد؛ دادۀ ماه.
-
مه سماء
واژهنامه آزاد
ماه آسمان.
-
حیران
واژهنامه آزاد
حیران:هیران یا هئران ، آبادی کوهستانی و ییلاقیِ بسیار زیبای شهرستان آستارا که در سی کیلومتری راه آستارا به اردبیل قرار دارد .هیران در اصل و در زبان بومی تالشی به معنای ابرزار یا مه زار و مه آلود میباشدو از دو واژه ی« هر» یا «هیر» به معنای ابر و مه، و...
-
کره په
واژهنامه آزاد
مه،ابرهای نزدیک به زمین
-
مهوین
واژهنامه آزاد
مه+ وین به معنای به رنگ ماه