کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده تیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
سوفار
واژهنامه آزاد
دهانه ی تیر جایی از تیر که چلّه ی کمان را در آن بند کنند
-
رایش
واژهنامه آزاد
تیر باپر
-
تیر تپر
واژهنامه آزاد
داغون
-
سر تیر
واژهنامه آزاد
فوری - بلادرنگ -درجا
-
تیر به سنگ خوردن
واژهنامه آزاد
چیزی که فکر میکردم نشد
-
کاردینال
واژهنامه آزاد
اصلی ماه های کاردینال شامل فروردین ، تیر ، مهر و دی هستند
-
تیرداد
واژهنامه آزاد
کسی که در ماه تیر بدنیا آمده است
-
ماه تیر
واژهنامه آزاد
اولین ماه تابستان در سال خورشیدی.
-
شواتیر
واژهنامه آزاد
(شُ ) تیز تیر. شوا:تیز و اثرگذار . لقب آرش کمانگیر.
-
تی
واژهنامه آزاد
(تالشی) تیر چوبی که در سقف خانه های چوبی استفاده می شود.