کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده بلوچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ده ولش
واژهنامه آزاد
بس کن
-
سود ده
واژهنامه آزاد
(بازرگانی) به معامله یا سرمایه گذاری یا فعالیت تجاری گفنه می شود که سود دارد، و این سود معمولاً درآمد مازاد بر هزینه ها یا قیمت نهایی یک کالا در مقایسه با ارزش اولیه همان کالاست. معادل profitable در انگلیسی.
-
ده مرده گوی
واژهنامه آزاد
کسی که به اندازه ده تَن سخن بگوید
-
آرام ده (فا)
واژهنامه آزاد
تسکین دهنده،مسکن،آرام بخش
-
جستوجو در متن
-
گنوک
واژهنامه آزاد
(بلوچی) دیوانه.
-
هید
واژهنامه آزاد
به بلوچی یعنی آب
-
پچه
واژهنامه آزاد
(بلوچی؛ زاهدان) چرا؟ برای چی؟
-
گنوک
واژهنامه آزاد
(بلوچی؛ زاهدان) دیوانه، کم عقل.
-
گوار
واژهنامه آزاد
در زبان بلوچی به معنای خواهر.
-
لیمار
واژهنامه آزاد
جفت که ابزار خونرسانی به رویان در زهدان است (إز بلوچی)
-
سوب
واژهنامه آزاد
سُوب [sowb]؛ منفعت، سود (در زبان بلوچی و فرهنگ پهلوی).
-
رژنا
واژهنامه آزاد
(بلوچی، فنوج) رُژنا؛ تابان، درخشان، روشن.
-
سانا
واژهنامه آزاد
(بلوچی) باهوش و زیرک؛ کودکی که نتوان او را فریب داد. به عنوان اسم دخترانه هم مورد استفاده قرارگرفته است.
-
براس
واژهنامه آزاد
ب ِراس:در زبان بلوچی به معنای برادر است؛ آن را بدون کسره نیز تلفظ می کنند که درست تر است. جمع:براسان.