کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دهان جمع کن
واژهنامه آزاد
گس.
-
چشم به دهان دوخته
واژهنامه آزاد
منتظر ادامۀ صحبت، منتظر صحبت کردن.
-
دهن،دهنی،دهان
واژهنامه آزاد
دهن=روغن دهنی=روغن فروش دهان=روغن فروش
-
جستوجو در متن
-
چیل
واژهنامه آزاد
دهان
-
چیل
واژهنامه آزاد
دهان
-
بزاق
واژهنامه آزاد
آب دهان؛ (پیشنهاد کاربران) زَفراب، ساخته شده از دو واژۀ پارسی: زفر (دهان) و آب.
-
لر
واژهنامه آزاد
لِر، آب دهان، بزاق، آبی که ناخودآگاه یا در خواب از دهان ترشح می کند.
-
آبنوس
واژهنامه آزاد
(گنابادی) آبْنُوس؛ قرقره کردن مایعات در دهان، جمع آوردن آب در دهان.
-
کلفچ
واژهنامه آزاد
فک دهان
-
خدو
واژهنامه آزاد
آب دهان.
-
پدفوز
واژهنامه آزاد
لب، لفج، دور دهان.
-
فیکه
واژهنامه آزاد
سوتی که با دهان زده می شود.
-
دون
واژهنامه آزاد
(dun) (بختیاری) دهان.
-
کام
واژهنامه آزاد
آرزو، هدف. || دهان.