کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دماغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دماغ چاق
واژهنامه آزاد
دماغ بزرگ، دماغ فربه
-
خرزه ی دماغ
واژهنامه آزاد
خ فتحه ر ساکن ز فتحه /کسره
-
جستوجو در متن
-
پت
واژهنامه آزاد
دماغ
-
نفت
واژهنامه آزاد
(لری) نُفت؛ دماغ.
-
نفت
واژهنامه آزاد
بینی- دماغ نُفت noft
-
سک
واژهنامه آزاد
[سُک]. اخلاط بینی. ان دماغ
-
نفت
واژهنامه آزاد
(بختیاری) نِفت(neft) دماغ، بینی.
-
مماخ
واژهنامه آزاد
(عامیانه؛ زبان کودکان) مَماخ؛ بینی، دماغ.
-
نفت
واژهنامه آزاد
به ضم نون (در لری) به معنای دماغ و بینی. در برخی گویش ها معنایی طنزآمیز دارد
-
خل
واژهنامه آزاد
(گنابادی) خِلْ؛ آب دماغ، آب بینی. || خَلَ؛ خاله، خواهرِ مادر.
-
تاسیان
واژهنامه آزاد
[گیلکی] حالتی که به خاطر نبودن کسی به انسان دست می دهد. دل و دماغ هیچ کاری را نداشتن. دلتنگی غریب. غم فزاینده ـ همچنین نام کتابی از امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (سایه)