کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
روستای رودبارکلا
واژهنامه آزاد
به معنی روستایی که در کنار دشت و رودخانه وجود دارد = محلی در کنار دشت و رودخانه
-
کندلوس
واژهنامه آزاد
«کَند» به معنی بلند و مرتفع. «لُوس» به معنی دشت. پس:کندلوس یعنی «دشت مرتفع»
-
چیاکو
واژهنامه آزاد
کوه دشت.
-
ساده
واژهنامه آزاد
(عبری) [دِ] دشت و صحرا.
-
درندشت
واژهنامه آزاد
دشت وسیع، کنایه از جای بزرگ؛ واژه ای است دوتباره، مرکب از درین ترکی، به معنی ژرف و گسترده، و دشت فارسی.
-
دول گلاب
واژهنامه آزاد
دولگلاب؛ دشت گلاب. نام روستایی واقع در صد کیلومتری شهر ایلام. (دول به معنی دشت کوچک است.)
-
کلفور
واژهنامه آزاد
کلفور نام دشت زراعی و از مزارع نزدیک فیروزکوه در استان تهران است
-
نبکا
واژهنامه آزاد
نبکا یک پدیده خاص جغرافیایی که در دشت لوت ایجاد می شود
-
دستفال
واژهنامه آزاد
به معنای "دشت اول" است که در زمان گذشته استفاده می شده است . فارسی قدیم .
-
شارونا
واژهنامه آزاد
نامی دخترانه و آشوری است به معنای دشت پر بار و حاصلخیز
-
شکوه آباد
واژهنامه آزاد
شکوه اباد یا همان دشت شکوفه یاشت شاهی. مکانی بوده محل کشاورزی بوده
-
دره راز
واژهنامه آزاد
نام یکی از دشت های شهر چلیچه از توابع شهرستان فارسان در چهارمحال و بختیاری.
-
چیمن
واژهنامه آزاد
سبزه زار ، دشت پر گل و زیبا ، اسم دخترانه کردی
-
لرد
واژهنامه آزاد
(زرین دشت فارس) لَرد؛ بیرون، بیرون از خانه یا ساختمان، پشت درب ورودی ساختمان.
-
ابودبس
واژهنامه آزاد
دهی است در جنوب اهواز در کنار رودخانه کارون در قدیم تعدادی از طوایف دشت بزرگ در آنجا زندگی می کردند.