کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست به دست دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رد
واژهنامه آزاد
رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری ، پس دادن، دادن
-
دل گردیدن
واژهنامه آزاد
به معنی حالت تهوع (به کسی ) دست دادن
-
سوداگری کردن
واژهنامه آزاد
دادن و گرفتن معامله داد و ستد فروختن و خریدن دادن و جایگزین کردن بی اختیار از دست دادن و بی اختیار گرفتن چیزی به ازای ان
-
سقلی
واژهنامه آزاد
Sogholi زدن با دست به پهلوی کسی برای آگاه کردن و یا ممانعت از انجام دادن کاری یا گفتن سخنی
-
هفن
واژهنامه آزاد
هَفْنَ:(hafna) در گویش گنابادی یعنی به اندازه یک مشت ، مشت گرفتن برای قرار دادن چیزی داخل دست ، مشت کردن برای گرفتن چیزی
-
سخت فقر
واژهنامه آزاد
سخت(سختی)فقر( فقیری، از دست دادن ماد یا پدر)فقیری یا یتیمی
-
پول شویی
واژهنامه آزاد
تطهیر پول - شستشوی پول - مشروع جلوه دادن پول نامشروع-کسب درآمد از یک منشاء غیر قانونی-برای پولی که از راه غیر قانونی به دست آمده سند سازی کردن
-
ارژوان
واژهنامه آزاد
به دست آورنده ارزش - ون:به دست آوردن و پیروز شدن EN:win, German:Gewinnen به نقل از کتاب دکتر حسابی
-
جلب
واژهنامه آزاد
به دست آوردن
-
برآمد
واژهنامه آزاد
نتیجه، به دست آمده.
-
یافت
واژهنامه آزاد
به دست آوردن، پیدا کردن
-
بازیابی
واژهنامه آزاد
دوباره به دست آوردن
-
خوشمال
واژهنامه آزاد
مالی که به سهولت و سادگی به دست آید
-
جماییدن
واژهنامه آزاد
(واژۀ ساختۀ کاربران) (Jamaaiydan) گرد هم جمع شدن؛ اجتماع کردن. ج.م.ع، از ریشۀ پارسى«جَم، جُم» به دست آمده است. از این رو با گستردن این ریشه به روش پارسى، می توان به شمار فراوانى اژ ستاک ها و واژگان نوین دست یازید. جمینیدن:مجموعه تشکیل دادن؛ جمینه:مجم...
-
توانبخشی
واژهنامه آزاد
(علوم درمانی) فرآیند کمک به فرد آسیب دیدۀ توانخواه برای اینکه توانایی از دست رفتۀ خود را مجدداً به دست آورد. معادل Rehabilitation در انگلیسی.