کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رستم دستان
واژهنامه آزاد
رستم داستان
-
دستان زند
واژهنامه آزاد
با توجه به اینکه زال در شاهنامه به چاره گری با فریب و حیله معروف است و در داستان رستم و اسفندیار نیز هنگام درماندگی رستم با فریب به سیمرغ و نیروی او متوسل می شود می توان گفت دستان زند به معنی حیله بزرگ است و این نامگذاری از سوی سیمرغ می تواند نوعی بر...
-
تیز دستان
واژهنامه آزاد
حریص،آزمند،طماع،زیاده خواه
-
تهی دستان
واژهنامه آزاد
فقیران
-
جستوجو در متن
-
بطشی
واژهنامه آزاد
غضبناک کسی که سوار بر اسب است وزیر دستان رامیزند
-
تاج بخش
واژهنامه آزاد
آنکه تاج به شاهان می بخشد. لقب اختصاصی رستم دستان، پهلوان نامی ایران، است.
-
روهام
واژهنامه آزاد
اسم یکی از یاران با وفای رستم دستان و به معنای دلیر و شجاع می باشد
-
گشسب
واژهنامه آزاد
دختر رستم دستان که در نبرد با سهراب دست او را شکست. بانو گشسب همسر گیو و دلاوری کم نظیر بود.
-
چهل دختران
واژهنامه آزاد
نام کوهی است در ولایت ارزگان افغانستان که پس از حادثۀ چهل دختران به این نام شهرت یافت: هنگامی که چرخی (فرمانده سپاه عبدالرحمان خان) مردم هزارۀ ارزگان را قتل عام کرد، تنها چهل دختر باقی ماندند که به طرف کوه ششپر حرکت کردند. مأموران دختران را تا نزدیکی...