کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درخور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تحرى
واژهنامه آزاد
[تَ حَ ر ى] قصد کردن،صواب جستن،طلب چیزى که در غالب گمان درخور استعمال باشد و یا طلب شایسته ترین دو امر،جستجو کردن،درنگ کردن به جایى
-
گیرور
واژهنامه آزاد
گیروَر یا گیروا یا گیروَه:(تالشی)با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، فرصت، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، فرصت مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی،...
-
فرصت
واژهنامه آزاد
گیروَر، گیروا یا گیروَه، (تالشی) زمان، با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، زمان مناسب، زمان بدست آمده، زمان درخور، بزنگاه، زمان مناسب برای رهایی از بند، زمان درخور برای به چنگ آوردن کسی یا چیزی،...
-
گیراوه
واژهنامه آزاد
فرصت، زمان، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب و درخور برای انجام کاری، بازه ی زمانی یا فاصله ی زمانی در میان دو هنگام زمانی برجسته، لحظه و آنی از زمان که در انتظار و چشم راهی آن برای انجام دادن کاری باشی، در انتظار زمان مناسب بودن.
-
فرصت
واژهنامه آزاد
گیراوه، زمان، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب و درخور برای انجام کاری، بازه ی زمانی یا فاصله ی زمانی در میان دو هنگام زمانی برجسته، لحظه و آنی از زمان که در انتظار و چشم راهی آن برای انجام دادن کاری باشی، در انتظار زمان مناسب بودن.
-
عدد حقیقی
واژهنامه آزاد
شمارۀ آوری (آوَری). "آور" واژۀ کهن پارسی به چَم (معنی) "حقیقت" است. به دهخدا بروید - باور، آور، آوری. "شمارۀ آوری" برابریست درخور برای زبانزدِ تازی "عدد حقیقی". "آور" با واژۀ فرانسوی avérer و هم خانواده هایش در زبانهای اروپایی همریشه است.
-
real number
واژهنامه آزاد
شمارۀ آوری (آوَری). "آور" واژۀ کهن پارسی به چَم (معنی) "حقیقت" است. به دهخدا بروید - باور، آور، آوری. "شمارۀ آوری" برابریست درخور برای زبانزدِ تازی "عدد حقیقی". "آور" با واژۀ فرانسوی avérer و همخانواده هایش در زبانهای اروپایی همریشه است.
-
گیراوه
واژهنامه آزاد
(پهلوی و تالشی) فرصت، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب برای انجام دادن کاری، بازه ی زمانی در میان دو هنگام زمانیِ برجسته، در انتظار و چشمراهی گیرآوردن زمان برای کاری بزرگ و اساسی، در انتظار فرصت برای انتقام یا ضربه زدن به دشمن.
-
فروگسست
واژهنامه آزاد
فروگسست:برابرنهادی برای differentiate در زمین شناسی؛ که برخی واژه اشتقاق یا تفریق را برابر آن به کار می گیرند که هیچیک چندان درخور نیستند. منظور از فروگسست پدیده "فرو رفتن" مواد چگالتر به ژرفای زمین و بدین سان "گسسته" شدن مواد سبک و سنگین از یکدیگر د...