کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درجهبندیشده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شمرده شده
واژهنامه آزاد
محسوب
-
تا شده
واژهنامه آزاد
خَم.
-
مهیا شده
واژهنامه آزاد
فراهم.
-
نسق بندی
واژهنامه آزاد
نظم و ترتیب بنیان و اساس کارها
-
جستوجو در متن
-
گراد (Grade)
واژهنامه آزاد
درجه و یا نمره ای که به کالا و یا به اشخاص داده می شود و با ای، بی، سی، دی، مطرح می شود مثلاً .Grade A یعنی درجه یک.
-
مثابه
واژهنامه آزاد
حدومرتبه - انداه - مقدار - درجه - منزله
-
celcius
واژهنامه آزاد
واحد درجه حرارت - واحد دما
-
مهارلو
واژهنامه آزاد
نام دریاچه ای در جنوب شهر شیراز که در فاصلۀ هفت کیلومتری جنوب خاوری این شهر، بین 29 درجه و 18 دقیقه تا 29 درجه و 33 دقیقۀ عرض شمالی و بین 52 درجه و 42 دقیقه تا 52 درجه و 58 دقیقۀ طول جغرافیایی قرار گرفته است.
-
ترمو دینامیک
واژهنامه آزاد
علم مربوط به تاثیر درجه حرارت بر روی اجسام متحرک
-
آبت الله
واژهنامه آزاد
از بالاترین درجه های علمای شیعه ، نشانه خدا
-
تراز
واژهنامه آزاد
1-مَرتبه 2-درجه | برای بیان مرتبه یا عنوان یک فرد یا یک شئ
-
دریابد
واژهنامه آزاد
دَریابُد، امیر یا سردار چهار ستاره در نیروی دریایی،یک درجه بالاتر از دریاسالار است.
-
استاد دل کندن
واژهنامه آزاد
شخصی که به مرحله ای میرسد که دل کندن از همه چیز برای او راحت می شود و به اصطلاح در دل کندن به درجه استادی میرسد.
-
سپاهبد
واژهنامه آزاد
بلندمرتبه ترین و عالی ترین درجه نظامی در دوره ساسانیان که به نوعی پس از شاهنشاه عالی ترین مقام کشور را داشت؛مانند:شَهربراز و رستم فَرخزاد.