کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دانه افشان
واژهنامه آزاد
بافت پورفیری
-
جستوجو در متن
-
قرایاغ
واژهنامه آزاد
دانه سیاه و یا روغن دانه سیاه را قره یاغ یا قرایاغ گفته اند.
-
جوتکس
واژهنامه آزاد
(ترکی) دانۀ گندم سفت (شبیه دانۀ انگور استخوان مانند).
-
نارین
واژهنامه آزاد
دانه انار
-
pixel
واژهنامه آزاد
پیکسل، دانه.
-
پرز
واژهنامه آزاد
perz به معنی بریده بریده و بصورت دانه های ریز درآمده؛ مثال:این پنیر پرز شده است، یعنی در اثر یخ زدگی بریده و دانه دانه شده است.
-
خردله
واژهنامه آزاد
یک واحد خردل - یک دانه خردل
-
پروشه
واژهنامه آزاد
دانه های ریز برف
-
زرورد
واژهنامه آزاد
zarevard؛ دانه هاى ریز وسط گُل.
-
برزک
واژهنامه آزاد
دانه گیاه کتان
-
کونجانی
واژهنامه آزاد
کونج به معنی سیاه دانه، ان در اینجا پسوند مکان است؛ یعنی جایی که سیاه دانه می کارند. ی هم ی نسبت است.
-
سادانه
واژهنامه آزاد
سا درعربی به معنیه سیاهی و دانه لغت فارسی اینگونه میشود برداشت کرد سیاه دانه
-
حلاجی
واژهنامه آزاد
پنبه را از پنبه دانه جدا کردن. این واژه در صنعت نساجی زیاد کاربرد دارد.
-
پاغنده
واژهنامه آزاد
در افغانستان به دانه های برف پاغنده های برف میگویند .