کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دامپروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خرمی
واژهنامه آزاد
یکی از مهمترین بلوکات و قرا در شمال فارس و قنقری علیا محسوب می شده است. آبش از قنوات و شغل مردمش زراعت و دامپروری است.
-
دم سقرلو
واژهنامه آزاد
دیم به معنی جایی که کشت و زراعت از طریق آب باران انجام می شود و سقلو هم در زبان آذری به محلی گفته میشود که در آن دامداری و دامپروری رواج داشته است . اما این مقدار جمعیت باید به دو روستا یعنی " دیم سقرلو " و " چای سقرلو " به صورت مشترک اشاره داشته باش...
-
رودبار جنوب
واژهنامه آزاد
جُ - نام یکی از شهرستان های استان کرمان با جمعیتی بالغ بر 126000 نفر که از شمال به شهرستان عنبرآباد ، از شرق به شهرستان ریگان بم ، از غرب به شهرستان قلعه گنج و کهنوج و از جنوب به دلگان از توابع شهرستان ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان متصل است. شغل ع...
-
سلطان شهر
واژهنامه آزاد
مرکز بخش کربال از شهرستان خرامه. این شهر در کنار رود کر، و در سه راهی شهرستان های خرامه، ارسنجان و مرودشت قرار دارد. شغل اصلی مردم آن کشاورزی و دامپروری است. سلطان شهر دو امام زاده به نام های امام زاده ابراهیم (ع) و امام زاده بی بی رحیمه (س) دارد.
-
سلطان شهر
واژهنامه آزاد
یکی از شهر های شهرستان خرامه در استان فارس است و در سرشماری سال 1390 جمعیت آن 2475 نفر بوده است. این شهر در سال 1389 رسماً مرکز بخش کربال شهرستان خرامه اعلام شده است. سلطان شهر در کنار رودخانۀ کر قرار دارد و شغل اغلب مردم آن کشاورزی و دامپروری است....
-
وراوی
واژهنامه آزاد
وراوی برگرفته از "ور" به معنای نزدیک، کنار و "او" با حرف الف فتحه دار و حرف واو ساکن به معنای آب است و "ی" که پسوند است. پس وراوی یعنی کسی یا چیزی که کنار آب است. برخی شواهد تاریخی نشان از آن دارد که موسسان وراوی کنونی مهاجرانی از سیوند فارس بوده اند...
-
سلطان شهر
واژهنامه آزاد
سلطان شهر نام شهری است در شهرستان خرامه از استان فارس. این شهر درسال 1389 مرکز بخش کربال شده است. با توجه به اینکه رودخانۀ کر از کنار سلطان شهر می گذرد، کشت و زراعت اصلی آن برنج بوده است، ولی به دلیل خشکسالی، در سال های اخیر فقط گندم و جو و بعضاً صیف...
-
تشکن
واژهنامه آزاد
تشکن دهستانی سرسبز و بسیار خوش آب و هواست که در بین کوه های سر به فلک کشیده سفید کوه و قلعه رکن الدین محصور می باشد . آب آشامیدنی این دهستان از سرابی در جوار سفید کوه با نام سراب رفتخان تأمین که بسیار خوشگوار و سالم می باشد . پیشه مردمان این دهستان ک...
-
حوریدرق
واژهنامه آزاد
روستای حوریدرق از توابع شهرستان هوراند بخش مرکزی و از روستا های دهستان دیکله می باشد . این روستا در 20 کیلومتری شهر هوراند 5 کیلومتری روستای مجید آباد و 40 کیلوتری شهر اهر قرار دارد . یک روستای کوهستانی از سلسله کوههای دامنه هشته سر . از شمال با روست...
-
محمدعبدی
واژهنامه آزاد
نام روستایی کوچک در بخش مرکزی شهرستان تنگستان استان بوشهر که از توابع دهستان گُلکی است. ساکنان این روستا از اقوام لر ساکن نورآباد ممسنی بوده اند که حدود 250 سال پیش به دلیل درگیری های قومی به مناطق ساحلی شهرستان تنگستان و بعدها به کوهپایه های زاگرس د...
-
نوکار مخی
واژهنامه آزاد
نوکار مخی روستای از بخش مرکزی بوشهر درمسیر جاده بوشهر به گناوه بوشهر به برازجان قرار گرفته شغل مردم کشاورزی و دامپروری حدود ۱۵۰ نفر سکنه دارد قدمت آن به سه هزار سال بر می گردد رنگ پوست مردم سفید گندمی قوم های در این روستا جمهوری محمدی مختاری تنها خرم...