کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد چیزی دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
درون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از درون فرایندی بدست می آید
-
بیم داد
واژهنامه آزاد
تهدید
-
دی داد
واژهنامه آزاد
داده شده بتوسط دادار (پروردگار)، زاده ی ماه دی
-
برون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از بیرون یک فعالیت به دست میاید
-
مه داد
واژهنامه آزاد
مَه داد؛ دادۀ ماه.
-
دس داد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) دَسْ دادَ؛ آشتی کردن، صلح کردن، معامله کردن، کنار آمدن، همدستی، تبانی کردن
-
جستوجو در متن
-
بیاراسته
واژهنامه آزاد
آرایش دادن به چیزی (زیبا کردن)-(زیبایی دادن)
-
اشاره
واژهنامه آزاد
چیزی را نشان دادن.
-
غوریک
واژهنامه آزاد
عمل قورت دادن چیزی
-
Take account of
واژهنامه آزاد
مورد توجه قرار دادن، اهمیت دادن به ، به چیزی پرداختن
-
بن
واژهنامه آزاد
(گنابادی) بُنْ؛ باسن، کون. || داخل چیزی. || بَنْ؛ گیر، قفل کردن روی چیزی، گیر دادن به چیزی.
-
حقنه
واژهنامه آزاد
فرو بردن، چیزی را به خورد بقیه دادن
-
نشتیم
واژهنامه آزاد
(نَشتیم) به معنایِ نشستن، چیزی را در جایِ دیگر قرار دادن
-
وایارد
واژهنامه آزاد
واْیارْدَ:(wayarda) در گویش گنابادی یعنی پاک کردن ، خراشیدن ، خراش دادن ، جدا کردن ، از بین بردن اثر چیزی از روی چیزی