کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد جستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
درون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از درون فرایندی بدست می آید
-
بیم داد
واژهنامه آزاد
تهدید
-
دی داد
واژهنامه آزاد
داده شده بتوسط دادار (پروردگار)، زاده ی ماه دی
-
برون داد
واژهنامه آزاد
نتایجی که از بیرون یک فعالیت به دست میاید
-
مه داد
واژهنامه آزاد
مَه داد؛ دادۀ ماه.
-
دس داد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) دَسْ دادَ؛ آشتی کردن، صلح کردن، معامله کردن، کنار آمدن، همدستی، تبانی کردن
-
داد از خویشتن دادن
واژهنامه آزاد
داد از خویشتن دادن؛ کاری را به طور کامل انجام دادن. مثال: «و اندر همه کاری داد از خویشتن بده که هر که داد از خویشتن بدهد از داور مستغنی باشد.» (قابوس نامه)؛ داد تو داده ست کردگار، ترا نیز/ داد به طاعت بداد باید ناچار (ناصر خسرو). || داد از تن خویشتن ...
-
جستوجو در متن
-
نجعه
واژهنامه آزاد
گیاه جستن
-
جستن
واژهنامه آزاد
پریدن.
-
استقراء
واژهنامه آزاد
جستن، تلاش و جستجوکردن، تحقیق کردن.
-
تنجر
واژهنامه آزاد
(دزفولی) تنجر (به کسر ت و ج و سکون ر) آب در گلوی کسی پریدن یا جستن.
-
تحرى
واژهنامه آزاد
[تَ حَ ر ى] قصد کردن،صواب جستن،طلب چیزى که در غالب گمان درخور استعمال باشد و یا طلب شایسته ترین دو امر،جستجو کردن،درنگ کردن به جایى
-
جوجیل
واژهنامه آزاد
یک کلمه ترکیبی است بشرح زیر: 1- جو ( اسم ) جستن جوییدن:جست و جو جستجو . مفرد امر حاضر. 2- جیل - یک صنف ازمردم, اهل یک زمان, قرن, اجیال وجیلان جمع
-
باشیدن
واژهنامه آزاد
از این بنواژه تنها در زمان کنون (مضارع):«باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند» دستوری:«باش، باشید» و بنواژه نام (اسم مصدر):«باشش» می بَهرند. «می باشد» هم به جای "هست" روایی دارد و در دیگر زمان ها از بنواژه یِ "بودن" آیند. ---- 1. ^ bon+vâže::Bonvâ...