کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیمه به صحرا بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خیمه بزرگ
واژهنامه آزاد
هواری
-
جستوجو در متن
-
راحله
واژهنامه آزاد
وفا دار نسبت به عشق خود نام زنی که در روز عروسی با لباس عروس برای همراهی عشقش به صحرا کربلا رفته و به درجه بالای شهادت دست یافت
-
حقنه
واژهنامه آزاد
فرو بردن، چیزی را به خورد بقیه دادن
-
پناهجو
واژهنامه آزاد
موجودی که جویای پناه بردن به کسی و مکانی باشد. تشکیل شده از پناه آورنده و جوینده
-
پاچه کندن
واژهنامه آزاد
پاچه گرفتن، بالا بردن صدا با عصبانیت و پرخاش کردن. تشبیه به سگ هار است که پاچه شلوار را گاز می گیرد.
-
قرچ
واژهنامه آزاد
قُرُچْ:(ghoroch) در گویش گنابادی یعنی ساییدن دندان ها به هم ، صدای خورد شدن نان خُشک در دهان ، فرو بردن در دهان
-
وپادشت
واژهنامه آزاد
وَپاْدِشْتَ:(wapadeshta) در گویش گنابادی یعنی بردن کودکان به دستشویی ، کمک کردن برای مستراح رفتن کودکان
-
همج الرعا
واژهنامه آزاد
(هِ مَ جُ الرَِِِعا) همج مگس های بسیار ریزی هستند که در تابستان های خشک صحرا حیواناتی را می بینند و دور سر آنها می گردند. این اصطلاح کنایه از کسی است که با هر باد حادثه ای به سمتی به حرکت درخواهد آمد و به قولی عضوی از حزب باد است
-
ترابری
واژهنامه آزاد
حمل و نقل؛ به آن سو بردن:مرکب از دو بخش ترا به معنی آنسو و فراسو، و بری از فعل بردن. حمل و نقل انسان و حیوان و کالا از جایی به جای دیگر.
-
ید طولا
واژهنامه آزاد
دست درازتر، کنایه از تسلط بیشتر داشتن در کارها؛ طولا (طولی’) مونث صفت تفصیلی أطول در عربی به معنی طولانی تر، بنابراین به کار بردن "تر" و "ترین" با واژه طولا نادرست استز
-
ساویت
واژهنامه آزاد
( اسم ) قطعه موسیقی خاصی که دارای مایه ضربی است و برای توصیف داستان یا موضوعی خاص یا به جهت به کار بردن تمها و آهنگ های محلی استعمال میشود با آهنگ سویت می توان رقصید .
-
فمینیسم
واژهنامه آزاد
گرایشی عمده در جنبش زنان که خواهان از میان بردن هر گونه تبعیض و نابرابری بر علیه زنان، به دلیل زن بودن آنها، میباشد. زن گرایی
-
پشت گرد
واژهنامه آزاد
میله کوچکی که در بالا یا پشت گُرد دست بافته های داری قرار می گیرد و وظیفه ی جلو و عقب بردن نخهای چله را برای تعویض نخ زیر و رو به عهده دارد.
-
ایشوم
واژهنامه آزاد
اِیْشوم؛ سیاه چادر. || ایشوم زدن:خانواده های عشایر دام هایشان را (معمولاً گوسفند) به چراگاه تابستانی می برند، و در آن مکان چادر می زنند و یا از درختان سرپناهی درست می کنند و در این مکان، به جمع آوری شیر و کشک و ماست و کره و روغن از گوسفندان مشغول می ...