کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خویش کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خویش انداز
واژهنامه آزاد
عکس از خود.
-
خویش انداز
واژهنامه آزاد
عکس خویش انداز؛ عکسی که شخص از خودش گرفته باشد.
-
جستوجو در متن
-
workflow
واژهنامه آزاد
گردش کار، جریان کار، دنباله کار
-
دروکر
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) مرکب از درو و کار؛ کسی که کارش درو کردن است، مانند:ستمکر (ستم+کار)؛ آهنکر (آهن+کار)؛ مسکر (مس+کار).
-
استیل کار
واژهنامه آزاد
انجام دهنده کار استیل
-
اندر کار
واژهنامه آزاد
درون کار.
-
احلیل کار
واژهنامه آزاد
فریب کار.
-
اضافه کار
واژهنامه آزاد
بیش کار
-
کارور
واژهنامه آزاد
انجام دهنده کار، دارنده کار
-
اوراز
واژهنامه آزاد
استراحت در میانۀ کار / دست کشیدن از کار برای خوردن چاشت
-
بزهکاری
واژهنامه آزاد
کار بد -وقتی در سن پایین کسی کار خلافی انجام دهد.
-
ویژه کاری
واژهنامه آزاد
تخصص، کار تخصصی؛ کار تخصصی کردن.
-
پرمه پرمه
واژهنامه آزاد
آرام آرام کار کردن وقت تلف کردن با دست چولفتی کار کردن
-
بیچه
واژهنامه آزاد
(بندرعباس) چرا؟ برای چه؟ مثلاً «بیچه ای کار اتکه؟» یعنی:چرا این کار رو کردی.