کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خون شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خون طمع
واژهنامه آزاد
حریص-طمعکار-شخص خیلی طمعکار
-
چرزه خون
واژهنامه آزاد
اسب خون
-
خون طمع
واژهنامه آزاد
حریص-طمعکار-شخص خیلی طمعکار
-
چرزه خون
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) نام روستایی است، به معنی جایی که پرندۀ کوچکی به نام چرز در آن آواز می خواند. این واژه ممکن است ترکیبی از دو واژۀ چرز (رک دهخدا) و خون (خواننده، خواندن) باشد.
-
جستوجو در متن
-
آگلوتینه
واژهنامه آزاد
تلفظ:آگِلوتینه معنی:لخته شدن مثال:لخته شدن خون
-
پلکیدن
واژهنامه آزاد
آغشته شدن بدن انسان يا موجودات ديگر به گل و لاي، خون، رنگ و خاك
-
جینکو
واژهنامه آزاد
جینکو نوعی گیاه دارویی است که مصرف عمدۀ آن در درمان اختلالات و علائم ناشی از محدودیت گردش خون مغزی (کم شدن حافظه و یا اختلالات ادراکی، سرگیجه، وزوز گوش، سردرد، اضطراب، افسردگی، خستگی) است. اثرات تقویت حافظه و افزایش تمرکز این گیاه ثابت شده است.
-
آش کارده
واژهنامه آزاد
يك نوع آش است كه در بهبهان و گچساران و بعضاً در شيراز پخته مي شود از گياهي بنام كارده كه غذاي مورد علاقه خرس است اين گياه با درجه قليايت بالا است بطوري كه وقتي خرس انرا مي خورد لب و لوچه اش خون آلود مي شود. ديگر مواد مورد استفاده در اين آش جو خرد شده...
-
اشکان
واژهنامه آزاد
«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ریزد، باران، سیل، روان شدن، جاری شدن و .... است. این واژه در زمان حملهٔ اسکندرِ گُجَستَک به ...