کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خودرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کلان خودرو
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) هر خودروی بزرگ به معنی عام (کلان-مسافر-خودرو، کلان-بار-خودرو، و...)؛ اتوبوس به معنی خاص.
-
جستوجو در متن
-
پنل
واژهنامه آزاد
(هواپیما، خودرو و...) تابلوی فرمان.
-
سگ چرخ
واژهنامه آزاد
رانندگی بیهوده با خودرو. رانندگی با خودرو برای یافتن زن خیابانی و یا تور کردن مرد مناسب برای وقت گذرانی یا تعشق.
-
hatchback
واژهنامه آزاد
یک تیپ از طراحی خودرو شامل ۲ یا ۴ درب در پهلوها و یک درب در عقب با دسترسی به داخل اتاق سرنشینان خودرو از درب عقب
-
لکنده
واژهنامه آزاد
به معنی غراضه ( قراضه ) و بی مصرف مانند هرماشین یا خودرو اوراق شده
-
واش
واژهنامه آزاد
علف وحشی ، هرگیاهی که خودرو باشد ، گیاهانی که به عنوان علوفه به حیوانات محلی می دهند .
-
جیکه
واژهنامه آزاد
نوعى گیاه خودرو که در زمستان می روید و بوى تندى دارد و ریشه اى مانند سیر دارد.
-
کاپوتاژ
واژهنامه آزاد
هزینه ی گمرکی که بابت جابجا شدن ماشین از صاحب خودرو گرفته میشود
-
شولگیر
واژهنامه آزاد
قطعه ای پلاستیکی در زیر گلگیر خودرو که برای جلوگیری از پاشیدن آب و گل به بدنه و گلگیر میشود.
-
تاقوت
واژهنامه آزاد
درختی است خودرو از تیره گزنه هاکه برگ وجوانه وریشه ان خاصیت دارویی دارد
-
پادوس
واژهنامه آزاد
یک درخت برگریز است و طول درخت بین ۸ تا ۱۶ متر است.یکی از انواع ساکورای خودرو نیز به شمار می رود.
-
ماشین باز
واژهنامه آزاد
کسی که خرید و فروش و نگهداری ماشین را از روی عشق و علاقه انجام دهد نه از روی منفعت اقتصادی؛ به کلکسیونرهای ماشین (خودرو) هم گفته می شود.
-
ورزاکی
واژهنامه آزاد
ورزاکی نام برنجی است که بعداز درو، به طور خودرو ورز می آید و از کیفیت خوبی برخوردار است، چون از سم و کود شیمیایی در به ثمر رسیدن آن استفاده نمی شود و به طور طبیعی به بار می نشیند.
-
شابج
واژهنامه آزاد
شابج همان برنج خودرو که بعداز دروی برنج به طور طبیعی ورز می آید. در گویش محلی به آن ورزاکی گفته می شود. شابج در لغت، به معنی اولین و بهترین و برگزیده است.