کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خواهر شوهر
واژهنامه آزاد
ایزنه.
-
جستوجو در متن
-
دد
واژهنامه آزاد
خواهر
-
دده
واژهنامه آزاد
خواهر
-
خاخور
واژهنامه آزاد
خواهر
-
آبجی
واژهنامه آزاد
خواهر.
-
دودو
واژهنامه آزاد
خواهر - آبجي
-
خواخور
واژهنامه آزاد
خواهر - اصطلاح گیلکی
-
گوار
واژهنامه آزاد
در زبان بلوچی به معنای خواهر.
-
آغی
واژهنامه آزاد
در زبان هزاره گی، خواهر را گویند.
-
عامه
واژهنامه آزاد
به معنای عمه و خواهر پدر است.
-
دده
واژهنامه آزاد
(شوشتری) دَدِه؛ خواهر.
-
ددی
واژهنامه آزاد
(بختیاری) دَدی؛ خواهر.
-
دایزه
واژهنامه آزاد
(اصفهان) خاله، خواهرِ مادر.
-
آغی
واژهنامه آزاد
آغی/ غَ/ ترکی مغولی/ خواهر بزرگ در لهجه قوم هزاره.