کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خواه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رفعت خواه
واژهنامه آزاد
کسی درجات بالا را خواهان است
-
رفعت خواه
واژهنامه آزاد
کسی که خواهان مقام بزرگ و مهمی است
-
دانش خواه
واژهنامه آزاد
دانش دوست، دانش طلب.
-
رفعت خواه
واژهنامه آزاد
ر` ف ع` ت خواه طرز تلفظ:رفعت خاه به معنی کسی که خواهان جایگاه بزرگ یا مقام مهمی است
-
جستوجو در متن
-
اراضی بیاض
واژهنامه آزاد
زمینی که ملک باشد خواه مجهول المالک خواه نه و مشغول به زراعت و بنا و درخت و از این قبیل نباشد خواه محصور باشد خواه نه
-
رفرمیست
واژهنامه آزاد
به خواه.
-
معذور
واژهنامه آزاد
پوزش خواه.
-
ستیزه روی
واژهنامه آزاد
(سِتیزه روی) جنگ خواه، پرخاشجوی.
-
تیز دستان
واژهنامه آزاد
حریص،آزمند،طماع،زیاده خواه
-
به اندیش
واژهنامه آزاد
مصلح؛ نیک نهاد؛ نیک خواه؛ بهساز
-
اصلاح طلب
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) به خواه.
-
پاریا
واژهنامه آزاد
در آئین برهمائی پاریا به کسانی اطلاق میشود که از طبقات هندی خارج باشند و به عبارت دیگر پاریا یعنی افرادی محروم از تمام حقوق دینی و و اجتماعی خواه از طریق نژادی و خواه از طریق طرد آنان از جامعه برهمنی.
-
ابراهام لینکلن
واژهنامه آزاد
نخستین رئیس جمهور آمریکا میباشد که از حزب جمهوری خواه برگزیده و در سال های ۱۸۶۵ - ۱۸۶۱ انجام وظیفه نمود.
-
السا
واژهنامه آزاد
نان خواه - دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است نام دختر ریشه فارسی