کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خنثي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خنثی
واژهنامه آزاد
(پهلوی) خَنزَک.
-
جستوجو در متن
-
نوترینو
واژهنامه آزاد
کوچک خنثی
-
خنزک
واژهنامه آزاد
(پهلوی) خَنزَک؛ خنثی.
-
شلاته کننده
واژهنامه آزاد
خنثی کننده / دفع کننده
-
حلزون
واژهنامه آزاد
لیزک کندرو هلزون، یک واژه پارسی نرکیبی از:هله (سکایی - خنثی) به معنی صدف، و زون (سانسکریت) به معنی کرم حشره.
-
آلامون
واژهنامه آزاد
(واژگان ساختۀ کاربران) (Alamon) الکترون. جزء نخست به چم (معنی) شرارۀ آتش، مه نورانى و درخشنده است. از این ریشه داریم:الو یا لهیب، و آلاو یا زبانۀ آتش. جزء دوم به چم «ماهیت، چگونگى» است. ستاک آن چنین است:مودن، مود، مون/مونش. از این رو چم بنیادین این ...
-
توسی
واژهنامه آزاد
توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکستری و سربی و دودی و نوک مدادی هم می گویند. گویا در تشبیه به پوست درخت توس که به عربی غان و در انگلیسی برچ خوانند. رنگی است خنثی و بی لون که عملا بمعنای "رنگِ بی رنگ" است. سربی است، و آسمان ابری و ...