کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خلا صه کردن و شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دوستی کردن
واژهنامه آزاد
هم فکر و هم راه شدن, یکدل یکرنگ شدن
-
اتوماسیون
واژهنامه آزاد
اوتوماسیون یک کلمه انگلیسی است automation خودکار سازى ، اتوماسیون ، خودکار کردن ، ماشینى شدن تولید ، کامپیوترى کردن دستگاهها ، خودکار شدن ماشین الات ، کنترل و هدایت دستگاهى بطور
-
رووید
واژهنامه آزاد
(گنابادی) رُوْویْدَ [rouwwida]؛ جمع کردن، جارو زدن، روفتن، رشد کردن گیاهان یا بزرگ شدن انسان و حیوان.
-
پا دراز کردن
واژهنامه آزاد
پا دراز کردن کنایه از آسوده خاطر شدن از بابت چیزی. شاهد:به چیزی که باشد دلم را نیاز// کنم دست از آن کوته و پا دراز (خواجوی کرمانی؛ همای و همایون)
-
مخ زدن
واژهنامه آزاد
1. به سر کسی یا چیزی زدن ، به درون چیزی زدن 2. کسی را گول دادن یا قانع کردن (اصطلاح عامیانه) ، گیج کردن ، بر مغز و تفکر کسی مسلط شدن
-
رفوزه شدن
واژهنامه آزاد
این واژه از کلمه ی فرانسوی refuser گرفته شده که به معنی رد کردن، انکار کردن، و اجازه ندادن است. هم معنی کلمه انگلیسی refuse است.
-
مالیخود کردن
واژهنامه آزاد
همان مال خود کردن است. متصرف شدن، صاحب شدن، اغلب در ورزش کشتی کاربرد دارد وقتی پا یا مچ حریف را می گیری و حرکت حریف را محدود می کنی آن عضو را مالیخود کرده ای. این اصطلاح در مجادلات منطقی و بحث های جدلی نیز کاربرد دارد وقتی نقطۀ قوت و یا دلیل و اصطلاح...
-
جماییدن
واژهنامه آزاد
(واژۀ ساختۀ کاربران) (Jamaaiydan) گرد هم جمع شدن؛ اجتماع کردن. ج.م.ع، از ریشۀ پارسى«جَم، جُم» به دست آمده است. از این رو با گستردن این ریشه به روش پارسى، می توان به شمار فراوانى اژ ستاک ها و واژگان نوین دست یازید. جمینیدن:مجموعه تشکیل دادن؛ جمینه:مجم...
-
تحریم
واژهنامه آزاد
اروایی (اَرَوایی). در پارسی، تحریم شدن می شود اَرَواییدَن و تحریم کردن می شود اَرَوایاندَن. درود. بروید به واژه یاب استاد پرتو - تحریم. پاس.
-
رگلاسیون
واژهنامه آزاد
گنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس: رگوله کردن یا تنظیم کردن می شود گناردن؛ رگولاسیون یا تنظیم می شود گنارش؛ رگولاتور یا تنظیم...
-
هر
واژهنامه آزاد
هُرْ:(hor) در گویش گنابادی یعنی صدای اِشتِعال و بلند شدن آتش. || هِرْ:(her) در گویش گنابادی یعنی مسخره کردن و مسخره بازی (معمولا بصورت مرکب با واژه کِر بصورت هِر و کِر به کار می رود).
-
بیاض
واژهنامه آزاد
در منطقه رستاق فارس پس از ذبح گوسفند و کندن پوست آن گوشت گوسفند را قبل از تکه کردن برای حدود یکساعت میگذارند تا هوا بخورد و کمی رطوبت آن کمترشود به این عمل بیاض شدن گوشت گفته میشود
-
عهده
واژهنامه آزاد
(حقوقی) تعهد کردن و ضامن شدن. || «ضمان عهده» (ماده 697 قانون مدنی)، در معاملۀ بین فروشنده و خریدار، ضمانتی است که شخص سومی به خریدار می دهد که مطمئن باشد مالی که از فروشنده می گیرد دزدی نیست.
-
اشونگ
واژهنامه آزاد
(استهبان فارس) اِشوَنگ (ESHVANG) محل خشک کردن محصولات کشاورزی در آفتاب؛ بعضی از محصولات (مانند انجیر) را بعد از جدا شدن از درخت، جمع آوری می کنند و در زمینی هموار و تمیز (ریگی یا جدیداً سیمانی) چند روزی در برابر آفتاب قرار می دهند تا رطوبت باقی مانده...
-
ترمبیدن/ ترمیدن
واژهنامه آزاد
حالتی است در خشم یا عصبانیت. وقتی فرد از خشم و ناراحتی چهره اش در هم می رود و گوشه ای کز می کند و زانوی غم به بغل می گیرد و سخن نمی گوید، این حالت را ترمبیدن یا ترمّیدن گویند. به ضم تاء و راء و فتح میم. ترمبیدن به سکون میم است. مثال:چرا او ترمبیده/ ت...