کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشک شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خشک مزاج
واژهنامه آزاد
یبس.
-
جستوجو در متن
-
بخوشد
واژهنامه آزاد
بخشکد خوشیدن = خشیدن به معنی خشکیدن و خشک شدن
-
قرچ
واژهنامه آزاد
قُرُچْ:(ghoroch) در گویش گنابادی یعنی ساییدن دندان ها به هم ، صدای خورد شدن نان خُشک در دهان ، فرو بردن در دهان
-
اندود
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اَنْدوْد؛ ماهی ای که با دود و نمک خشک کنند. || دود گوگرد دادن به انگور برای زودتر تبدیل شدن آن به کشمشش و مویز.
-
ارهاصات
واژهنامه آزاد
ج ارهاص به معنای آماده باش است. ارهاصات به اتفاقات خارق العاده و معجزاتی اطلاق می شود که معمولاً مقارن با ظهور یا ولادت پیامبری اتفاق می افتد؛ مانند خشک شدن دریاچه ساوه، خاموش گشتن آتشکده فارس، فروریختن چهار کنگره دیوان کسری در شب ولادت پیامبر اکرم (...
-
اشونگ
واژهنامه آزاد
(استهبان فارس) اِشوَنگ (ESHVANG) محل خشک کردن محصولات کشاورزی در آفتاب؛ بعضی از محصولات (مانند انجیر) را بعد از جدا شدن از درخت، جمع آوری می کنند و در زمینی هموار و تمیز (ریگی یا جدیداً سیمانی) چند روزی در برابر آفتاب قرار می دهند تا رطوبت باقی مانده...
-
شکر سیاه
واژهنامه آزاد
کشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشکر درکارگاهای سنتی آب نیشکرها که به زبان گیلکی به آن “شکرلوله” گفته میشود با استفاده از دست...