کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشکشده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خشک مزاج
واژهنامه آزاد
یبس.
-
شمرده شده
واژهنامه آزاد
محسوب
-
تا شده
واژهنامه آزاد
خَم.
-
مهیا شده
واژهنامه آزاد
فراهم.
-
جستوجو در متن
-
گوروت
واژهنامه آزاد
خشک کردن
-
ذیتقم آب شد
واژهنامه آزاد
(محلی؛ روستای ایراج) گلویم خشک شد. آب در دهانم خشک شد.
-
خشب
واژهنامه آزاد
چوب خشک.
-
ممزنگ
واژهنامه آزاد
کشمش خشک شده
-
پریکه
واژهنامه آزاد
(لری) برگ خشک. پَریکه.
-
بیات
واژهنامه آزاد
نان خشک و کهنه و مانده شده
-
مویج
واژهنامه آزاد
انگور خشک شده، مویز
-
قاق
واژهنامه آزاد
(عشایر) نان خشک.
-
آذله
واژهنامه آزاد
āzela (آذِلَه ) پهن خشک گاو که برای سوخت استفاده می شود ... آذله وُرچین ā.vorčin کنایه از شخصی که از روی فقر پهن های خشک شده را جمع آوری می کند ...
-
گرملیخ
واژهنامه آزاد
تلنبار کردن تپاله ی خشک گاو