کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشنود ساخت او را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بوراب
واژهنامه آزاد
بوراب:نام آهنگری رومی که نعل اسبان قیصر روم را می ساخت . یکی نامور بود بوراب نام پسندیده آهنگری شادکام (فردوسی)
-
مسخ
واژهنامه آزاد
چهره او را بصورت زشتى در آورد ، او را مسخ کرد
-
کتر
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای در لرستان است که جد آنها به نام امرعلی زیدعلی در ساخت کتاره( شمشیر یا قداره)مهارت زیادی داشته (این حرفه را از هندوها که به ایران آمده اندآموخته است ) و ی در منطقه مورموری دیناروندو هرو لرستان ییلاق وقشلاق میکرده . ایشان را بخاطر مهارتش د...
-
سر انداختن
واژهنامه آزاد
سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کردن؛ او را متوجه و ملتفت فراموش شده ای کردن. (لغتنامۀ دهخدا)
-
پایواز
واژهنامه آزاد
این لغت افغانی است معنی مشتری را می دهد یا مراجعه کننده و لغت زیبنده دیگری که از ان می شود ساخت پایوازخانه است یعنی اتاق انتظار . پاینده باد پارسی .
-
پایواز
واژهنامه آزاد
این لغت افغانی است. معنی همراه را می دهد؛ مخصوصآ اقارب و بستگان مریضی که دربیمارستان از آن مراقبت کند و لغت زیبنده دیگری که از ان می شود ساخت پایوازخانه است یعنی اتاق انتظار .
-
شامولک
واژهنامه آزاد
شخصی که مردم او را دست می اندازند یا خود او خود را مسخره میکند تا موجب خنده دیگران شود
-
هم اوت
واژهنامه آزاد
هم او تو را... خودش تو را...
-
اور
واژهنامه آزاد
(گنابادی) [owr]؛ به او، او را. || اورِ [owre]؛ به او نگاه کنید، ببینیدش (دعوت به نگاه کردن، همراه با تمسخر و تحقیر).
-
ماس ماسک
واژهنامه آزاد
هر چیزی که اسمش را ندانیم. ماسماسک همان Moscow made است که آذری ها نیز به آن مازگامت گویند. وسایل ساخت مسکو، که ایرانیها اسمشان را نمی دانستند، موسکومید نامیده می شد که به مرور در زبان پارسی ماسماسک و در ترکی مازگامت شد.
-
دیوار چین
واژهنامه آزاد
دیوار چین طولانی ترین و بزرگترین سازه مهندسی تدافعی نظامی از لحاظ زمان ساخت در جهان است. این دیوار در نقشه جغرافیایی چین ۷۰۰۰ کیلومتر امتداد یافته است. این اثر در سال ۱۹۸۷ در فهرست میراث جهانی ثبت شد. تاریخ ساخت دیوار چین به قرن پنجم تا هشتم قبل از ...
-
اردومنش
واژهنامه آزاد
[ اَ م َ ] (اِخ ) (به معنی راست منش ) اردومنش. پسر وَهوک َ پارسی. داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم، نام او را در ردیف اشخاصی یاد کند که با او همدست بودند. هرودوت او را «آسپاتی نس»، و کتزیاس وی را «نوردن دابات» نامد.
-
یاقوت حموی
واژهنامه آزاد
دانشمند یونانی الاصل قرن هفتم هجری؛ ملقب به الشیخ الامام. در کودکی، او را در میان بردگان، به تاجر بغدادی مسلمانی فروختند که او را به مکتب خانه فرستاد تا از سوادش در تجارت استفاده کند؛ و بعدها او را از بردگی نیز آزاد کرد.
-
دپاکنی
واژهنامه آزاد
دهن کجی . [دَ] [کُ] لوچه پیچک . عملی که کودکان کنند استهزاء کسی را با کج کردن دهان و بعض پاره های روی . ادا. شکلک . عمل والوچانیدن کسی را. دهان و خطهای روی را بر کسی کج کردن به نشانه ٔ اینکه تو بدین صورت و شکلی.(دهخدا) - دهن کجی کردن به کسی ؛ خود را ...
-
پی برگ
واژهنامه آزاد
پی برگ وسیله ای است که هم اسناد و مدارک (برگ ها) در آن قرار می گیرند و جستجو برای یافتن آنها را آسان می سازد. این واژه برابر واژه های اشتباه و رایج (لاتین) کلاسور و زونکن است . پی در اینجا به دو معنی زیر ساخت و دنبال گشتن بصورت یکجا استفاده شده است.