کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خر وحشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دسته خر
واژهنامه آزاد
دٓستهِ خَرْ، هر شئ میله مانند دراز.
-
خر کیف
واژهنامه آزاد
لذت بردن شدید، شادی بزرگ
-
خر سوز
واژهنامه آزاد
خر سفید از واژه های برازجانی
-
خر پشته
واژهنامه آزاد
اتاق کوچکی در پشت بام که آن را به راه پله متصل می کند. (عمید) در قدیم نیز به پشته ای که میان آن بلند و اطراف آن سرازیر باشد به طور کلی خرپشته گفته می شد، از جمله بلندی که بر سر گور از آجر و خاک سازند. (دهخدا) خرپشته می تواند فقط ورودی پشت بام به راه ...
-
خر ماچک
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای هاردنگ) خَرماچِک؛ خَرِ ماده.
-
خر شانس
واژهنامه آزاد
بسیار شانس دارنده.
-
جستوجو در متن
-
فرأ
واژهنامه آزاد
فَرَأ:بر.وزن جَبَلَ ،گور خر وحشی و جمعش فِراء بوزن جِبال-وَ کلَّ الصّیدِ جَوفِ الفرأ . این مثل را در موردی بکار می برند که مراد بیان اهمّیّت چیزی و مزیت آن بر اقران و امثال است .تقریبا نظیر مصراع (( چونکه صد آمد نود هم پیش ماست ))