کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرید و فروش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بیع صرف
واژهنامه آزاد
خرید و فروش طلا و نقره با یکدیگر به نحوی که عوض و معوض حتما طلا و نقره باشد
-
آلور
واژهنامه آزاد
(کردی؛ ترکمنی؛ ترکی آذربایجان و ترکیه) خریدوفروش. مرکب از آل به معنی خرید و ور به معنی فروش.
-
بازآرتچه
واژهنامه آزاد
بازآرتچه از ترکیب دو واژه بازارچه و آرت (هنر، art) تشکیل شده است و بازارچه ای هنری برای خرید و فروش محصولات دست ساز و هنری است که در آن هنرمندان محصولات دست ساز خود را با برند خویش، برای عرضه و فروش قرار می دهند.
-
ماشین باز
واژهنامه آزاد
کسی که خرید و فروش و نگهداری ماشین را از روی عشق و علاقه انجام دهد نه از روی منفعت اقتصادی؛ به کلکسیونرهای ماشین (خودرو) هم گفته می شود.
-
بازاررسانی
واژهنامه آزاد
فرآیند تجارت و فروش شامل:تولید، عرضه به بازار، بازاریابی، بازارسازی، و خدمات پس از فروش است.
-
عکس فروش
واژهنامه آزاد
فروشندۀ عکس؛ یعنی شخص یا اشخاصی که عکس های گرفته شده توسط خود (عکاس) و یا دیگران را به فروش می رسانند.
-
مارالان
واژهنامه آزاد
محلی است در جنوب تبریز که قبلا در آنجا آهو زیاد بود و مردم آهو را گرفته و می فروختند.در زبان محلی آهو:یعنی مارال و امروزه این محل به مناسبت خرید و فروش آهو به مارالان معروف شده است
-
آونلیق
واژهنامه آزاد
این لغت، ترکی است و به معنای محل فروش چهارپایان است
-
آلالان
واژهنامه آزاد
آل =بخر و آلان =خریدار - که چون بندر بوده و مرکز بازار به آن محل خرید و فروش نامیده اند . ضمنا آل به معنی جن و لون به معنی لانه که معنی تحت اللفظی آن لانه جن معنی می دهد .
-
بازاریاب
واژهنامه آزاد
"فروشنده" "ویزیتور" "نماینده فروش یک شرکت تولیدی یا بازرگانی" "شخصی که دارای شغل و حرفه ی فروشِ یک یا مجموعه ای از کالا" "پیگیر کننده متداوم برای فروش کالا یا کالاها (سبدکالایی)"
-
تباف
واژهنامه آزاد
لهجه محلی "طواف" به معنی دوره گرد و دست فروش است . درقدیم روستائیان برای فروش میوه های خود به شهر می رفتندکه به آنها طواف میگفتندکه بر اثر گذشت زمان و با گویش محلی به تباف تغییر یافته است.
-
خریدار
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) مرکب از خرید و ار؛ کسی بسیار خرید می کند. کسی که کارش خرید کردن است. برخی پاک نویسان معتقدند که خریدار را فقط در همین معنی باید به کار برد، چون پسوند«ار» به معنی بسیار است.
-
آبسار
واژهنامه آزاد
محل فروش آب آشامیدنی. محل عرضه آب بهداشتی. جایگاه توزیع آب آشامیدنی در شهر قم که آب لوله کشی قابل آشامیدن نیست، ایستگاه های فروش آب بصورت پولی و کارت اعتباری فراوان است که آبسار نام دارد
-
پاپاراتزی
واژهنامه آزاد
به عکاسانی گفته می شود که کارشان تهیهٔ عکس های جالب از چهره های سرشناس به ویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش این تصاویر به مجلات مختلف است.
-
دامپینگ
واژهنامه آزاد
دامپینگ از کلمه Dump به معنای ارزان فروختن، قیمت شکستن و بازار شکستن[1] گرفته شده و در اصطلاح، «عبارتست از فروش یک کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتراز هزینههای تمام شده یا به عبارتی دیگر فروش کالا در خارج به قیمتی کمتر از قیمت داخلی. فرهنگستان ل...