کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خروس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تلاکوته
واژهنامه آزاد
جوجه خروس، خروس نابالغ
-
دارتلا
واژهنامه آزاد
خروس جنگلی، خروس درختی
-
کرت
واژهنامه آزاد
تاج خروس.
-
دارتلا
واژهنامه آزاد
خروس جنگلی
-
تلا
واژهنامه آزاد
خروس مازنی
-
تلاونگ
واژهنامه آزاد
(تِ وَ ) خروسخوان ، آواز خروس
-
نیمچه
واژهنامه آزاد
جوجه ای که بزرگ شده ولی هنوز مرغ یا خروس نشده
-
بالاچ
واژهنامه آزاد
تاج خروس و -نام یکی از سرداران سلسله اشکانیان-
-
کلو
واژهنامه آزاد
در شهر گرگان به قفس مرغ و خروس ها، کُلو گفته میشود
-
گولوز
واژهنامه آزاد
اتاقکی سرپوشیده جهت نگهداری مرغ و خروس
-
زینة الریاحین
واژهنامه آزاد
نامی است که ابوریحان بیرونی در کتاب «صیدنه»برای تاج خروس به کار برده است.
-
ماکی
واژهنامه آزاد
مرغ خانگی؛ شکل مفرد ماکیان است و در بامیان اففانستان به کار می رود. «ما» کوتاه شدۀ ماده است و بدین قیاس «کی» باید به معنی پرنده باشد. (نَرکی به معنی خروس است)
-
تلاجن
واژهنامه آزاد
تلاجن درگویش مازنی به 2 بخش (تلا)=خروس .(جن)=مخفف جنگ است گیاهی است بوته ای به ارتفاع یک متر واندی.بوته اش خاصیت دارویی دارد
-
نرکی
واژهنامه آزاد
(نَرکی) در بامیان افغانستان، به معنی خروس است. ماکی، به معنی مرغ خانگی، شکل مفرد ماکیان است و در بامیان اففانستان به کار می رود. «ما» کوتاه شدۀ ماده است و بدین قیاس، «کی» باید به معنی پرنده باشد.
-
افغان
واژهنامه آزاد
فریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست حافظ مبتلایی به غم محنت و اندوه فراق ...