کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لیف خرما
واژهنامه آزاد
پیششن.
-
شیره خرما
واژهنامه آزاد
دبس.
-
جستوجو در متن
-
قنو
واژهنامه آزاد
خوشۀ خرما.
-
صمرون
واژهنامه آزاد
َنام نوعی خرما دربوشهر
-
هامین
واژهنامه آزاد
فصل رسیدن خرما در بلوچستان
-
آسوریک
واژهنامه آزاد
درخت خرما، نخل
-
هامین
واژهنامه آزاد
تابستان-فصل خرما چینی
-
سپ
واژهنامه آزاد
سيني از برگ درخت خرما ( سين مضموم )
-
سیستاب
واژهنامه آزاد
(کرمانی؛ بافق) بافندۀ طناب از الیاف درخت خرما؛ واژۀ مرکب از سیس، به معنی الیاف درخت خرما، و تاب، به معنی بافنده، تابنده، ریسمان باف.
-
جاوند
واژهنامه آزاد
(کرمانی) چادرشب، پارچه ای از جنس گونی پلاستیکی برای جمع آوری خرما.
-
خشکو
واژهنامه آزاد
خُشکو:غذایی محلی که از جوشاندن دوغ به همراه نمک و سپس خشک کردن آن درست می شود و برای آماده کردن آن با آب ترکیب میشود و با خرما میل می کنند و بسیار خوشمزه هم است .
-
آشار
واژهنامه آزاد
آشار سبدی کوچک از برگه درخت خرما که میبافند وبرای جابجایی چیزی معمولامیوه ها و سبزی ها استفاده می شود. نوعی زنبیل کوچک. در روستای ایراج شهرستان خور وبیابانک به وفور بافته و استفاده می شود.
-
حق الماره
واژهنامه آزاد
جواز خوردن میوه درخت خرما یا سایر میوه ها برای فردی که از کنارش عبور می کند(مشروط برآنکه اولا به قصد خوردن نرفته باشد ثانیا میوه ها را خراب نکند)
-
بدو صلاح
واژهنامه آزاد
بَدوِ صَلاح؛ در علم فقه حالتی است که میوه قابلیت پایدار ماندن را دارد و در آن زمان، تردید طرفین معامله در فروش میوه بر روی درخت از بین می رود. مانند:سرخ یا زرد شدن خرما.