کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خراسانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پرابسته
واژهنامه آزاد
(خراسانی) محدود.
-
تانیا
واژهنامه آزاد
از توانستن آمده که در زبان خراسانی تانستن گفته می شود.
-
هتره خوردن
واژهنامه آزاد
(خراسانی) تلوتلو خوردن، ناویدن.
-
ریژه
واژهنامه آزاد
در زبان خراسانی به معنای بند رخت.
-
بادوک
واژهنامه آزاد
(خراسانی؛ سفیدسنگ) خودنما، لجباز، جَوزده.
-
پلخمون
واژهنامه آزاد
تیرکمان موشی. نوعی تیرکمان ساده به گویش خراسانی
-
دسکله
واژهنامه آزاد
دٍسکَلَه - واژه عامیانه خراسانی ؛ ابزاری کوچک و اره مانند که در کشاورزی استفاده میشود.
-
جل زدن
واژهنامه آزاد
ظاهرا به معنی «زُل زدن» است. البته در شعر مشهور عماد خراسانی به کار رفته است.
-
کهکین
واژهنامه آزاد
(خراسانی، کرمانی) کَهکین، چاه کَن؛ کسی که در کاریز (قنات) و لایروبی آن کار می کند.
-
کالچه
واژهنامه آزاد
(خراسانی؛ سفیدسنگ) کال کوچک؛ رودخانۀ فصلی کوچک که فقط در هنگام سیل آب دارد.
-
پاچه ورمالیده
واژهنامه آزاد
(خراسانی؛ سبزوار) نام غذایی مرکٌب از روغن داغ، شیرهٔ انگور، تخم مرغ، نان خردشده.
-
آفتاب گز
واژهنامه آزاد
(خراسانی؛ سفیدسنگ) سیاه سوخته، آنچه از آفتاب آسیب ببیند، میوه ای که زیاد بماند و در آفتاب بگندد.
-
گوکر
واژهنامه آزاد
وسیله است برای وجین کردن وچیدن علف های هرز شبیه یک تبرکوچک است که به آن دسته چوبی بامیخ بست میکنند( در لهجه خراسانی بویژه شهربشرویه ودهستان رقه آمده و کاربرد زیاد دارد)
-
بار بل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.
-
باربل
واژهنامه آزاد
کلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد زراه ، حاصل آورد فراح، دل چو با خدا گشت براه،باربل آید باربل آید زراه.