کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خانه محقر
واژهنامه آزاد
کلبه ، سرای
-
قاپ خانه
واژهنامه آزاد
قمار خانه ای که در آن قاپ بازی میکنند
-
تنبل خانه
واژهنامه آزاد
جاهایی بوده که به دستور شاه عباس صفوی برای کسانی که بیکار بودند راه اندازی شد، در آنجا به آنها خوراک و جا می دادند البته پس از مدتی گروه زیادی در این تنبل خانه ها گرد آمدند و شاه را از این نوآوری پشیمان کردند!
-
خانه بازی
واژهنامه آزاد
محلی که کودکان برای بازی های مشخص و برای زمان مشخص همراه با والدین یا بدون حضور آنها مراجعه میکند. این مراکز معمولا فاقد برنامه آموزشی مستقیم هستند ولی به آموزشهای اولیه به همراه بازی و آموزشهای غیرمستقیم می پردازند و محل مناسبی برای بروز و رشد استعد...
-
خانه اطلاعات
واژهنامه آزاد
محل تجمع کل اطلاعات مورد نظر.
-
سفره خانه
واژهنامه آزاد
رستوران، غذاخوری.
-
صاحب خانه
واژهنامه آزاد
مانبِد (manbed)؛ واژۀ پهلوی، از "مان" (خانه) و "بِد" (پسوند دارندگی).
-
انجمن همکاری خانه و مدرسه
واژهنامه آزاد
انجمن همکاری خانه و مدرسه لغت نامه دهخدا انجمن همکاری خانه و مدرسه. [ اَ ج ُ م َ ن ِ هََ ی ِ ن َ/ ن ِ وُ م َ رَ / رِ س َ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انجمنی است که در هر مدرسه از اولیای دانش آموزان و اولیای مدرسه تشکیل میشود و هدف آن کمک به پیشر...
-
جستوجو در متن
-
بیتوته کردن
واژهنامه آزاد
خانه گرفتن-گرفتن جایی برای ماندن
-
اوسکورو
واژهنامه آزاد
بسیار تمیز و پاک، بیشتر در موردِ خانه و اتاق کاربرد دارد ( اتاق را اوسکورو کردن)
-
تورک کردن
واژهنامه آزاد
Tork Kardan هاپ هاپ کردن، بانگ سگ، بانگ و آوای سگ زمانی که بیگانه ای را در خانه صاحب خود ببیند. بانگ سگ در هنگام حمله.
-
زابراه
واژهنامه آزاد
زابِراه شدن در گویش گنابادی یعنی ول ماندن ، بیرون رانده شدن از خانه ، رها کردن ، مجبور به تغییر محل سکنا شدن، بی خانمان شدن
-
آتش کومه
واژهنامه آزاد
آتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هیزم برای روشن کردن اجاق، دودزا بوده و موجب دودگرفتگی خانه میشد، و نیز آتش تنور بسیار تند با...
-
خارج نویس کردن
واژهنامه آزاد
میتوانید به عنوان مثال ماده 57 قانون آیین دادرسی مدنی را در ذیل معنای نگاشته شده برای اصطلاح مذبور استفاده کنید. ماده 57 به قرار ذیل است: ماده ۵۷ـ خواهان باید رونوشت یا تصویر اسناد خود را پیوست دادخواست نماید. رونوشت یا تصویر باید خوانا و مطابقت آن ...