کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خانه و دکان و ملک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خانه محقر
واژهنامه آزاد
کلبه ، سرای
-
قاپ خانه
واژهنامه آزاد
قمار خانه ای که در آن قاپ بازی میکنند
-
خانه اطلاعات
واژهنامه آزاد
محل تجمع کل اطلاعات مورد نظر.
-
سفره خانه
واژهنامه آزاد
رستوران، غذاخوری.
-
جستوجو در متن
-
اراضی بیاض
واژهنامه آزاد
زمینی که ملک باشد خواه مجهول المالک خواه نه و مشغول به زراعت و بنا و درخت و از این قبیل نباشد خواه محصور باشد خواه نه
-
سگزی
واژهنامه آزاد
سجزی . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان واقع در 34هزارگزی باختر کوهپایه متصل براه شوسه ٔ اصفهان به یزد. این ناحیه در جلگه واقع و هوای آن معتدل و دارای 1984 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود محصولات آن غلات ...
-
حردوب
واژهنامه آزاد
ملک حردوب، پسرِ ذات الدواهی و پدرِ ملکه آبریزه؛ از شخصیت های کتاب هزار و یک شب. (او پس از آنکه دانست دخترش چگونه به قتل رسیده با حیله های مادرش از ملک نعمان انتقام می گیرد.)
-
مشگو
واژهنامه آزاد
مُشگو، مُشگوی، مشکو، مشکوی: کوشک، کاخ، حرمسرا وگرنه از مدائن راه می پرس ره مشگوی شاهنشاه می پرس ... ملک را هست مشگوئی چو فرخار در آن مشگو کنیزانند، بسیار نظامی، خسرو و شیرین
-
آمیزه سازی
واژهنامه آزاد
آمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ جوانی) دومویه . آمیزه مویی حالت و کیفیتِ آمیزه مو سازی 1 - در جزو اخیر بعضی کلمات م...
-
نیالا
واژهنامه آزاد
زیبایی و آلایش_ خانه نیاکان
-
که
واژهنامه آزاد
خانه در زبانه تالشی که به معنای خانه ماوا و آشیانه گفته می شود
-
آتش کومه
واژهنامه آزاد
آتش کومَه:(تالشی) «آتش کومَه یا اٌتش کومَه»:آشپزخانه بیرون از خانه، کومه ای که در کنار خانه در آن آتش پخت و پز و تنور برپا کنند. بر اساس اینکه آتش با افروختن هیزم برای روشن کردن اجاق، دودزا بوده و موجب دودگرفتگی خانه میشد، و نیز آتش تنور بسیار تند با...
-
اوسکورو
واژهنامه آزاد
بسیار تمیز و پاک، بیشتر در موردِ خانه و اتاق کاربرد دارد ( اتاق را اوسکورو کردن)
-
فیکانو
واژهنامه آزاد
در مازندران به معنی کاخ ، کوشک ، قصر ، خانه و سرای پادشاهان و سلاطین