کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاموش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خاموش کردن
واژهنامه آزاد
نشاندن. فرونشاندن.
-
جستوجو در متن
-
فروخفته
واژهنامه آزاد
خاموش،خاموش شده،ساکت
-
شاندن
واژهنامه آزاد
خاموش کردن.
-
اطفاء
واژهنامه آزاد
خاموش کردن
-
بکش
واژهنامه آزاد
(بو- کو- ش) خاموش کن
-
دوود
واژهنامه آزاد
غباری به هر رنگ حاصل از خاموش شدن چیزی که شعله ور بوده است.
-
کجی
واژهنامه آزاد
(به ضم ک) دکمۀ لباس؛ هر دکمۀ وسایل برقی که برای خاموش و روشن کردن استفاده شود.
-
سهند
واژهنامه آزاد
نام کوه اتشفشانی خاموش در استان آذربایجان شرقی در جنوب شهر تبریز و نام دهی در کوهپایه همان کوه
-
پاغوش
واژهنامه آزاد
«غوطه»:بود زودا که آیی نیک خاموش/ چو مرغابی زنی در آب پاغوش (رودکی).
-
صمت
واژهنامه آزاد
(صَمت) معنی صمت در فرهنگ لغت عربی-فارسی المعانی صَمَتَ:صَمْتاً و صُمُوتاً و صُمَاتاً:ساکت و یا خاموش شد . صَمَّتَ:تَصْمِیتاً [ صمت ]:ساکت شد - هُ:او را ساکت کرد .
-
plug and play
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) بَندوکار، بند و کار. دستگاههای "بَندوکار" پس از وصل به یک رایانه، بی نیاز به خاموش و روشن کردن رایانه کار می کنند. برای نمونه، موشی های نو "بَندوکار"اند. موشی های دیرین "اَبَندوکار" بودند و تا رایانه بازنشانی (ریسِت) نمی شد کا...
-
ارهاصات
واژهنامه آزاد
ج ارهاص به معنای آماده باش است. ارهاصات به اتفاقات خارق العاده و معجزاتی اطلاق می شود که معمولاً مقارن با ظهور یا ولادت پیامبری اتفاق می افتد؛ مانند خشک شدن دریاچه ساوه، خاموش گشتن آتشکده فارس، فروریختن چهار کنگره دیوان کسری در شب ولادت پیامبر اکرم (...
-
مول مولی
واژهنامه آزاد
مول مولی یک نوع از حبوبات و در حال انقراض است که در خراسان وجود دارد. مزه ترکیبی از عدس و نخود دارد. دیرپخت است و اگر وسط پخت شعله را خاموش کنند و بعدا دوباره روشن کنند به اصطلاح عوام قهر میکند و دیگه هرگز نمیپزد در پرورش جوجه کبوتر هم موثر بوده وکار...
-
تژگاه
واژهنامه آزاد
محل آتش کوچک،تش گاه، آتش گاه کوچک، روشنایی، عشایر لر روی تژگاه نان و غذای خود را آماده می کنند، تژگاه برای عشایر لر بسیار مقدس است چنانکه فقط در مرگ جوان و یا بزرگ قوم آب بر تژگاه می ریزند تا آتش و شعله خاموش گردد که نشانی باشد از خاموشی عمر فرد درگذ...