کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تخصیص
واژهنامه آزاد
خاص کردن
-
تافته جدا بافته
واژهنامه آزاد
خاص. ویژه. تک
-
حرکت آمیبی
واژهنامه آزاد
نوعی خاص از حرکت سلولی
-
اکازیون
واژهنامه آزاد
دارای شرایط ویژه؛ استثنائی، خاص.
-
کارنیکا
واژهنامه آزاد
(اسم خاص) نام نوعی ملکۀ زنبور عسل.
-
روتانا
واژهنامه آزاد
نام نوعی نخل و خرمای خاص عربستان سعودی.
-
بافتینه
واژهنامه آزاد
چیزی که از نخ یا پشم زده شده با رنگ و لعاب خاص بافته شده باشد
-
نبکا
واژهنامه آزاد
نبکا یک پدیده خاص جغرافیایی که در دشت لوت ایجاد می شود
-
خاصیانه
واژهنامه آزاد
این کلمه از خاص ترین جمع میگیرد.. مثال عامیانه ترین یا خاصیانه ترین
-
موچوم
واژهنامه آزاد
به معنی من چه میدانم،عدم اطلاع ازموضوعی خاص.
-
خصیصه
واژهنامه آزاد
(بفتح خ و صاد) ع. صفت خاصه.هر چیزی که خاص کسی باشد و دیگری را در ان با او مشارکتی نباشد.
-
چلاب
واژهنامه آزاد
نوعی سینه زنی در ایام سوگواری با مداحی خاص در جنوب ایران.
-
ادبیات بومی
واژهنامه آزاد
ادبیات ویژۀ یک سرزمین؛ ممکن است ادبیات خاص یک شهرستان یا یک قوم یا یک کشور باشد.
-
باژو
واژهنامه آزاد
سخن و کلام، زمزمه؛ به طور خاص به دعاهای کوتاهی که زرتشتیان می خوانندگویند.
-
باژو
واژهنامه آزاد
سخن و کلام، زمزمه؛ به طور خاص به دعاهای کوتاهی که زرتشتیان می خوانندگویند.