کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حِيلَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حیله گر
واژهنامه آزاد
مکار بودن
-
حیله گری
واژهنامه آزاد
فریبکاری
-
حیله گری
واژهنامه آزاد
فریب دادن، نیرنگ زدن
-
جستوجو در متن
-
محتاله
واژهنامه آزاد
(به ضم میم) زن حیله گر؛ جاکش، دیوث.
-
بند
واژهنامه آزاد
حیله و ترفند، فنّ در کشتی گرفتن ؛ یکی در صنعت کشتی گرفتن سر اَمد بود، سیصد و شصت بند فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از اَن کشتی گرفتی.(گلستان باب اول)
-
حردوب
واژهنامه آزاد
ملک حردوب، پسرِ ذات الدواهی و پدرِ ملکه آبریزه؛ از شخصیت های کتاب هزار و یک شب. (او پس از آنکه دانست دخترش چگونه به قتل رسیده با حیله های مادرش از ملک نعمان انتقام می گیرد.)
-
روباه مردگی
واژهنامه آزاد
حالت روباه مرده را به خود گرفتن. نقل است که روباه در پاره ای مواقع ، حیله و نقشه ای در سر دارد و برای دفع خطر و یا حمله به صید خود، خود را به حالت مردن می زند
-
دستان زند
واژهنامه آزاد
با توجه به اینکه زال در شاهنامه به چاره گری با فریب و حیله معروف است و در داستان رستم و اسفندیار نیز هنگام درماندگی رستم با فریب به سیمرغ و نیروی او متوسل می شود می توان گفت دستان زند به معنی حیله بزرگ است و این نامگذاری از سوی سیمرغ می تواند نوعی بر...
-
کیمیا
واژهنامه آزاد
به عقیدۀ قدما، کیمیا اکسیری است که می تواند مس را به طلا تبدیل کند. و البته، به این دلیل که هرگز این اکسیر یافت نشد، کیمیا را نایاب و دست نیافتنی نیز معنی کرده اند. به علاوه، برخی از مردم کیمیاگران را جادوگر می دانستند و به همین دلیل برخی کیمیا را به...