کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حق طلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حق الماره
واژهنامه آزاد
جواز خوردن میوه درخت خرما یا سایر میوه ها برای فردی که از کنارش عبور می کند(مشروط برآنکه اولا به قصد خوردن نرفته باشد ثانیا میوه ها را خراب نکند)
-
حق گیری
واژهنامه آزاد
گرفتن حق خود یا کسی از کسی
-
حق الطبع
واژهنامه آزاد
حقَ الطبع، حق چاپ، کپی رایت. حق مالکیت اولین ناشر بر کتاب و مانند آن، به این معنی که دیگران بدون اجازۀ او حق چاپ و نشر همان اثر را نداشته باشند.
-
حق عضویت
واژهنامه آزاد
هَموَندانِه.
-
حق بیمه
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) بیمگانه.
-
جستوجو در متن
-
رفرمیست
واژهنامه آزاد
اصلاح طلب، reformist.
-
شهرت طلب
واژهنامه آزاد
به دنبال شهرت
-
دانش خواه
واژهنامه آزاد
دانش دوست، دانش طلب.
-
شاکی
واژهنامه آزاد
کسی که شکایت می کند یا طلب دارد یا بی دلیل از کسی احساس طلب کاری می کند . در اصطلاح به کسی عصبانی است هم می گویند.
-
تحرى
واژهنامه آزاد
[تَ حَ ر ى] قصد کردن،صواب جستن،طلب چیزى که در غالب گمان درخور استعمال باشد و یا طلب شایسته ترین دو امر،جستجو کردن،درنگ کردن به جایى
-
ملتمسی
واژهنامه آزاد
کسی که به آن، طلب دعا می کند. خواستار دعا
-
استشهادنامه
واژهنامه آزاد
گواهي نامه، استشهاد: طلب شهود براي گواهي يا ثبت حقي
-
جنگ سالار
واژهنامه آزاد
جنگ طلب ، رهبر جنگ ، رهبر گروه های جنگجو
-
درمانجو
واژهنامه آزاد
كسي كه از كسي طلب ياري داشته باشد، بيمار