کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حق العبور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حق الماره
واژهنامه آزاد
جواز خوردن میوه درخت خرما یا سایر میوه ها برای فردی که از کنارش عبور می کند(مشروط برآنکه اولا به قصد خوردن نرفته باشد ثانیا میوه ها را خراب نکند)
-
حق گیری
واژهنامه آزاد
گرفتن حق خود یا کسی از کسی
-
حق الطبع
واژهنامه آزاد
حقَ الطبع، حق چاپ، کپی رایت. حق مالکیت اولین ناشر بر کتاب و مانند آن، به این معنی که دیگران بدون اجازۀ او حق چاپ و نشر همان اثر را نداشته باشند.
-
حق عضویت
واژهنامه آزاد
هَموَندانِه.
-
حق بیمه
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) بیمگانه.
-
جستوجو در متن
-
بیراهه نوردی
واژهنامه آزاد
سفر، حرکت و عبور از مناطق صعب العبور به شکلی که هیچگونه راه شناخته شده ای در آن محل نباشد با خودروهای چهار چرخ متحرک اسم فاعل:بیراهه نورد
-
ممبین
واژهنامه آزاد
(لری، بختیاری) نام روستایی واقع در بخش سوسن شهرستان ایذه، در استان خوزستان. ممبین روستایی کوهستانی و دورافتاده، و جاده ای که به آن می رسد صعب العبور است. آب و هوایی بکر و خنک دارد. پوشش گیاهی این منطقه شامل درختان سرسبز و انبوه و گیاهان دارویی و غذای...
-
بختیاری
واژهنامه آزاد
ایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این ناحیه تماما از جتگلهای انبوه مستور می باشد . این ایل عموما به ییلاق و قشلاق می روند و بعض...