کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حشم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بد حشم
واژهنامه آزاد
بد حشم یا (اگر اشتباه نکرده باشم بد هشم) به کسی گویند که اخمو و عصبانی است. ما در شهرستان رودسر این طور می گوییم و به نظرم در سراسر کشور نیز را یج است.
-
جستوجو در متن
-
رایه
واژهنامه آزاد
(عربی) مجازاً، شاه و خدم و حشم وی. سلطان و درباریان و کوکبه و دستگاه خود شاه و ارکان مملکت و اعیان دولت و درباریانش (رک دهخدا).
-
موردراز
واژهنامه آزاد
دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، واقع درشمال باختری قصبه سوق کوهستانی 54000گزی شمال شوسه ٔ بهبهان به آغاجاری ، گرمسیر و مالاریائی . دارای 50 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، پشم و لبنیات . شغل اهالی زراعت و حشم دا...
-
مزرج
واژهنامه آزاد
بنا بر تحقیقات انجام شده، نام سکونتگاه مِزِرج در ابتدا مِزَرگ (MEZARG) بوده که از دو واژۀ مِز (MEZ) و اَرگ (ARG) تشکیل شده است. مِز واژه ای اوستایی (پارسی کهن) به معنی بزرگ و با عظمت است و در بسیاری از نوشته های باستانی کاربرد داشته است. اسناد دلال...