کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حشرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حشره
واژهنامه آزاد
مای. تویی پهلوان جهان کدخدای / به فرمان تو مرغ و ماهی و مای (فردوسی).
-
جستوجو در متن
-
آسیابک
واژهنامه آزاد
نام حشره ای شبیه به سنجاقک.
-
سیرسیرک
واژهنامه آزاد
نوعی حشره که از خود صدا تولید می کند.
-
شنگ
واژهنامه آزاد
شِنْگ:(sheng) در گویش گنابادی یک حشره است که سر و صدایی شل شل مانند از خود تولید میکند و در گذشته ها این حشره را میخوردند.
-
چسنه
واژهنامه آزاد
ا. Ĉosone: نام عمومی حشرات ، حشره
-
ایشبیج
واژهنامه آزاد
ایشبیج [لهجه همدانی] ایشبیجه یا ایشبیج:شپش .حشره ای ریز با زندگی انگل وار که معمولاً از خون پستانداران تغذیه می کند.
-
حلزون
واژهنامه آزاد
لیزک کندرو هلزون، یک واژه پارسی نرکیبی از:هله (سکایی - خنثی) به معنی صدف، و زون (سانسکریت) به معنی کرم حشره.
-
آب باز
واژهنامه آزاد
آب باز - ab baz - حشره ای که روی سطح آب به آسانی حرکت می کند و نام علمی آن "Hydrometra" می باشد. در انزلی این لغت به معنی شناگر است.
-
منجک
واژهنامه آزاد
نوع حشره که شبه زنبور است که با خرطوم فیل مانندش از گل برای خو د خانه قیف مانند میسازد.
-
خزوک
واژهنامه آزاد
(شیرازی) خَزوک؛ سوسک. || کَدو: خَزوک سرخرنگ حمام. (در شیراز، کدوی خوردنی را کودو تلفظ می کنند.) || خَزوک چسو: سوسک سیاهی است که از خود بوی بدی منتشر می کند. || تاق تاقک: خزوک مانند کوچک و قهوه ای رنگی است که چون بدن آن را بگیرند، با تکان دادن سر، صدا...
-
کنه
واژهنامه آزاد
کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه های حیوانی یا Ticks و سایر کنه ها یا MItes تقسیم می شوند که گروه اخیر را برخی هیره می نامند. در باور عامه نام کنه فقط به کن...