کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حسن فعلی
واژهنامه آزاد
خوب بودن.
-
حسن فاعلی
واژهنامه آزاد
نیت خوب داشتن.
-
امام حسن
واژهنامه آزاد
امام دوم شیعیان.
-
حسن نیت
واژهنامه آزاد
نیکخواهی.
-
جستوجو در متن
-
پس
واژهنامه آزاد
پُس(pos):پسر، در گویش محلی شهر بهبهان. پُس حسن:پسر حسن
-
یحسا
واژهنامه آزاد
یحسا. [ یَ ] (ح س ا) بر وزن یحیی . از خانواده حُسن. زیبا و دلربا. عاشق زندگی. دوستار یحیی
-
بهجرد
واژهنامه آزاد
نام یکی از محله های شهرستان بردسیر. بهجرد در لغت به معنی «درخت بِهِ گِرد» است و چون این منطقه عرب نشین بوده، گ به ج تبدیل شده است. در این محل، مساجد زیبایی همچون مسجد امام حسن عسکری (ع)، مسجد امام حسن مجتبی (ع) و مسجد حضرت ابوالفضل (ع) ساخته شده است ...
-
سیرموک، سرموک
واژهنامه آزاد
نوعی پیازچه که در فصل بهار در زمین های زراعی یا آیش می روید و به عنوان یکی از مواد اصلی دمپختک استفاده می شود که در گویش حسن آبادی به آن "دمپخت سیرموکی" گویند و یکی از غذاهای خوشمزه و پر طرفدار آن دیار می باشد
-
سلما
واژهنامه آزاد
سلما نام فرشته ایه که به حضرت زهرا کمک کرده تا امام حسن رو به دنیا بیاره. البته نگارش درستش "سلمی" هستش. اگه بخوام راجع به ریشه کلمه سلما بگم از سلامت میاد و کسی که سالم و سلامته. ظاهرا نام مادربزرگه پیامبر هم بوده. سلما نام معشوقه ای بوده که عرب ها ...
-
بداقی
واژهنامه آزاد
نام طایفه ی بزرگ در بخش شراء شهرستان خنداب استان مرکزی می باشد که رسوم و رسومات بسیاز زیبا در مراسم عروسی فرزندان ذکور خود برگزار می نمایند که موضوع یایان نامه ی به همین عنوان(مردم نگاری روستای استوه با مطالعه موردی رسومات ازدواج طایفه بداقعلی ) توسط...
-
مل
واژهنامه آزاد
مُل= مخفف ملا؛ مُل حَسَنا= ملا حسن، شاعر شهیر محلی سرای شوشتر متخلص به «حَسَنا» مُل= گردی سر شانه را گویند:«مُلِ جمنَه» یعنی شانه هایش را به علامت مخالفت و انکار بالا می اندازد. تکرار آن عمل را «مُل مُل» گویند. «ساقیا مُل بیار بی مُل مُل/ دِه به مُ...
-
شنبدی
واژهنامه آزاد
شنبدی، یکی از محلات بسیار قدیمی بندر بوشهر. خاندان آل عصفور پس از مهاجرت از کشور بحرین در این محله ساکن شدند و نام محلۀ شنبدی از نام جد سیزدهم خاندان آل عصفور یعنی شیخ شنبد گرفته شده است. بیشتر تجار کازرونی در این محله صاحب حجره و مغازه بودند. اماکن ...
-
سئنه
واژهنامه آزاد
یا سئِنَه ، در زبان اوستایی یعنی مرغ بخت و اقبال ؛ عقاب ، شاهین ،سیمرغ را نیز گویند . شهری در آذربایجان غربی به نام شاهین دة یا سئنه دژ وجود دارد . در ارتباط با واژة سئنه ، به کتابهای خانم دکتر ژاله آموزگار، و کتاب برچیکاد اوشیدا اثر دکتر رضا مهر آفر...
-
نانیا
واژهنامه آزاد
"نانیا" اسم دختر است. یک اسم ترکیبی متشکل از "نا" به معنی جان داشتن، طاقت و توان و نفس داشتن. بعنوان مثال وقتی کسی میگوید:از خستگی دیگر نا ندارم یعنی از خستگی دیگر جانی برایم نمانده، یا نا ندارم حرف بزنم یعنی نفس و جان و طاقت حرف زدن ندارم. به اضافه ...