کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حرکت تند و سریع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حرکت آمیبی
واژهنامه آزاد
نوعی خاص از حرکت سلولی
-
جستوجو در متن
-
شخله
واژهنامه آزاد
سریع، تند
-
اشتو
واژهنامه آزاد
(بروجنی) اُشتو؛ تند و سریع. (بهبهانی) اِشتو؛ عجله کردن.
-
جاماسپ
واژهنامه آزاد
تند وتیز سریع
-
بشتافت
واژهنامه آزاد
تند رفت. سریع عمل کرد.
-
ریما
واژهنامه آزاد
آهوی سریع، آهویی که بسیار تند می دود
-
تیزوبز
واژهنامه آزاد
ظریف و سریع حرکت کردن
-
پل
واژهنامه آزاد
(اصفهان، سده) پِل؛ تند و سریع. در بازی چوب، پِل چوب کوچکی است که به سرعت بالا می پرد و به مسافتی دورتر پرتاب می شود.
-
ورز
واژهنامه آزاد
وِرْز:(werz) در گویش گنابادی یعنی مشت و مال ، ماساژ ، با پا لَگَد کردن ، || آدم سریع را هم ورز گویند ، سریع
-
وشند
واژهنامه آزاد
باران سریع و کوتاه
-
ورور جادو
واژهنامه آزاد
(اصفهان، سده لنجان) وِروِر جادو؛ کسی که تندتند حرف بزند به طوری که مفهوم نباشد. (شاید این واژه از این جا می آید که جادوگران ذکرهای خود را تند و سریع می گویند طوری که قابل فهم نیست.)
-
تز
واژهنامه آزاد
این وازه در زبان آذری متداول است . به نظر می رسد تلفظ محلی واژه ی تیز فارسی باشد به معنی سریع و فوری . در زبان آذری نیز دقیقا به معنی سریع و فوری است.
-
اذر گشسپ
واژهنامه آزاد
تند و تیز
-
تیجاسپ
واژهنامه آزاد
اسب تند و تیز.