کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حذف شده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پوریا
واژهنامه آزاد
نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده است.
-
هوروش
واژهنامه آزاد
هور در زبان پارسی به معنای آفتاب ، خورشید، درخشنده و تابان میباشد. در زبان اوستایی نیز واژه اخشوروش به معنای خدای خورشید و خدای آفتاب معنا شده است، وش پسوند شباهت است هوروش یعنی به مانند خورشید و کوتاه شده امروزی واژه اخشوروش است که واج "خ "در زبان ا...
-
نپتا
واژهنامه آزاد
در گذشته، از لغت نپتا به جای واژه نفت استفاده می شده است. با ورود اعراب به ایران به علت نبود حرف پ در الفبای عربی، این لغت به نفتا تغییر یافت. با مرور زمان الف از انتهای آن حذف و به شکل امروزی نفت تغییر شکل یافت.
-
مهراد
واژهنامه آزاد
به سه معنی خوانه میشود مه راد = بخشنده بزرگ مهر اد = مهر به معنای خورشید و اد پسوند اسم فارس در مجموع به معنی خورشید مهر راد = (که یک "ر" به قرینه در نوشتن و خواندن حذف شده است) به معنای خورشید بخشنده یا بخشنده مانند خورشید
-
ماده
واژهنامه آزاد
ماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماده جنسیت ماتغ، مات = مادّه اشیا گوهر، گوهرک، زهک = ماده ماتَگدان = ماده اصلی ماتک = ماده او...
-
کوگیتو
واژهنامه آزاد
تلفظ اصلی، «کوگیتو ارگو سوم» است، ولی در فارسی بیشتر از گویش فرانسوی کوژیتو ... استفاده می شود. ترجمه «من فکر می کنم، پس کسی هستم» امانت دارانه نیست بلکه با اضافه کردن «کسی» معنی را به نوعی باز کرده، در صورتی که «هستی = بودن» و «کسی بودن = شخصیت» تفا...
-
فریازان
واژهنامه آزاد
یکی از وجه تسمیه های فریازان به این قرار است:در زمان ایران باستان هرگاه میخواستند کلمات را قدرت ببخشند وآنرا اهورایی ومقدس کنند از واژه (( فر )) در ابتدای کلمات استفاده میکردند ،مانند فرهنگ که از فر +آهنج که بعدا بصورت فرآهنگ وسپس فرهنگ درآمد. فریازا...