کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه از عزیزترین کس فرد.
-
پاره ی جگر
واژهنامه آزاد
کنایه ازعزیزترین شخص که همان فرزند آدم است
-
جستوجو در متن
-
سیفه
واژهنامه آزاد
روغن جگر کوسه که برای آببندی به بدنه جهاز میمالند.
-
دلبند
واژهنامه آزاد
دِلْبَنْد:(delband) در گویش گنابادی یعنی جگر ، قلب
-
جغور بغور
واژهنامه آزاد
نوعی غذای محلی است در میامی که از جگر و دل مرغ درست میشود
-
پل دراز
واژهنامه آزاد
یا پل درازو؛ پل به معنی مو در لهجۀ محلی دشتستانی و حتی لری می دهد دراز هم یعنی بلند. پل درازو موجودی خیالی با موهایی بلند بوده که فقط زنی که موقع زایمانش بوده به او حمله کرده و جیگرش را برای خوردن لب رودخانه می برده، لذا این موجود از دید پنهان بوده و...