کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جون به سر،()شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دولیج
واژهنامه آزاد
گمراهی-دو دل شدن به عبارتی سر دو راهی قرار گرفتن
-
هوش از سر بردن
واژهنامه آزاد
از خود بیخود شدن
-
مخ زدن
واژهنامه آزاد
1. به سر کسی یا چیزی زدن ، به درون چیزی زدن 2. کسی را گول دادن یا قانع کردن (اصطلاح عامیانه) ، گیج کردن ، بر مغز و تفکر کسی مسلط شدن
-
کورنوێش
واژهنامه آزاد
کرنش در زبان کوردی از دو بخش "کور" و "نوێش" تشکیل شده است. "کور" بە معنی خم شدن و سر فرود آوردن می باشد. همچنین نوێش/نوێژ مترادف با نماز است. روی هم کلمە کرنش به معنی خم شدن برای نماز است
-
چلوندن
واژهنامه آزاد
(چُلوندن) ناگهانی، قهراً و با سر و صدا وارد جایی شدن (این واژه هم اکنون در گویش شوشتریها متداول است)
-
سر کچ
واژهنامه آزاد
سَ کِ - متوجه شدن مثال:هر کار اکنوم سرکچ نابهی:یعنی هر کار می کنم متوجه نمی شوی.
-
وزنه سر
واژهنامه آزاد
به گویش مردم روستای وزنه سر ،وزن یعنی آبشار (وزن + سر) یعنی محلی که بالای آبشار قرار دارد.
-
پمپه
واژهنامه آزاد
نام امپراطور هم دورۀ جولیوس سزار که در نبرد با وی در یونان شکست خورد و سپس گریخت و به مصر رفت و به هنگام پیاده شدن از قایقش، فرد ناشناسی او را به ضرب دشنه کشت و همان دم سر از بدنش جدا کرد.
-
سر نخ
واژهنامه آزاد
(اِ.مر.)(مرکب از سر+نخ) آنچه که (امید رود) دنبال کردنش به کشف حقایقی بینجامد. در یکی از برنامه های طنز، دنبال کردن رشته هایی که به قاتل ختم می شدند، قاتل را به کارآگاهان می شناساند. مثال: «سر نخ های جدید و مهمی به دست آورده ایم»«این عکس ها تنها به عن...
-
بوباش
واژهنامه آزاد
کلمه بوباش یک کلمه ترکیبی میباشد بو + باش . بو در زبان آذری یعنی این و باش در زبان آذری یعنی سر با ترکیب این دو کلمه ( این سر ) به وجود می آید . این سر یا همان بوباش یک قسم آذری میباشد یه طور مثال کسی میخواسته قسم بخورد می گفت به این سر قسم یا همان ب...
-
سرسان
واژهنامه آزاد
به مانند سر
-
ترامی
واژهنامه آزاد
(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
-
پشینگ
واژهنامه آزاد
پاشیده شدن و پرت شدن مایعات به اطراف
-
رس شدن
واژهنامه آزاد
ر (به ضمه) درگویش خراسان جنوبی، پنهان شدن
-
محرز شدن
واژهنامه آزاد
ثابت شدن، به اثبات رسیدن.