کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوشکاری لب به لب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لب لعل
واژهنامه آزاد
لب سرخ
-
لب برگشته
واژهنامه آزاد
همان لب غنچه ای است.
-
لونج
واژهنامه آزاد
لب
-
چیل
واژهنامه آزاد
لب
-
رژلب
واژهنامه آزاد
چیزی که به لب میزنند و آن را رنگی میکند
-
کچه
واژهنامه آزاد
گوشه ی لب ( به ضم ک)
-
پدفوز
واژهنامه آزاد
لب، لفج، دور دهان.
-
kiss
واژهنامه آزاد
بوسیدن از لب
-
چک و چیل
واژهنامه آزاد
لب ودهن
-
پیز
واژهنامه آزاد
پوز ، لب و دهن
-
شوقه
واژهنامه آزاد
شَوقِه؛ حفاظ لب ایوان که با آجر، و به شکل مشبّک می ساختند. نرده.
-
لودگه
واژهنامه آزاد
(بختیاری) لَودَگه؛ از شدت سرما لرزیدن لب و دندان.
-
لو دروکه
واژهنامه آزاد
لرزش لب و فک در اثر سردی هوا
-
لو
واژهنامه آزاد
لُوْ:(low) در گویش گنابادی یعنی لب ، کنار ، بغلِ
-
تکلم بطنی
واژهنامه آزاد
صحبت کردن به صورتی که لب ها تکان نخورند و یا صحبت کردن به جای عروسک های کارتونی ventriloquize