کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جوانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کرو
واژهنامه آزاد
(تبری؛ مازندران) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است، جوانه ای که هنوز باز نشده باشد.
-
سمپودیک
واژهنامه آزاد
چندین تنه، چندین جوانه انتهایی وجود دارد
-
نشمین
واژهنامه آزاد
(کردی) دلربا یا گلی که برای نخستین بار جوانه می زند.
-
ستاگ
واژهنامه آزاد
جوانه تازه روییده شاخه انگور تازه روییده
-
استراتیفه
واژهنامه آزاد
خیساندن بذر قبل از کاشت جهت جوانه زنی سریع تر
-
زریان
واژهنامه آزاد
(کردی) جوانه زدن، پرورش، باد جنوب.
-
مالت
واژهنامه آزاد
جو خیسانده که جوانه زده و سپس در کوره خشکانده شده است
-
کرو
واژهنامه آزاد
(طبری، مازنی) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است.
-
چرو
واژهنامه آزاد
اسمی کردی، به معنی جوانه، رویش، شکوفه زدن، نو شدن.
-
شرنقه
واژهنامه آزاد
شَرْنَقَة: پيله ى كرم ابريشم. شرنقة: شفيره حشرات، جوانه، شکوفه، جنين، پيله، پيله کرم ابريشم.
-
جوانازن
واژهنامه آزاد
زن با سلیقه ، زنی که در اداره کرد خانه یا امور زنانه مهارت دارد. چنانکه ظاهر کلمه نشان می دهد اصل این کلمه فارسی است و تلفظ آن جوانه زن بوده وبه زبان ترکی آذری منتقل شده است این واژه در فارسی منسوخ شده ولی در زبان ترکی آذری همچنان کاربرد دارد.