کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جمع شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دهان جمع کن
واژهنامه آزاد
گس.
-
جمع و تفریق
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جم و کم. از ریشه های "جَمیدَن" به آرِشِ (معنیِ) "جمع کردن" و "کَمیدَن" به آرِشِ "کم کردن".
-
جستوجو در متن
-
پیوس
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پِیْوَسْ؛ ملحق شدن، پیوستن، اضافه شدن، افزوده شدن، جمع آمدن.
-
دورهمی
واژهنامه آزاد
گردهمایی دوستانه، دور هم جمع شدن
-
ویدئو
واژهنامه آزاد
فرانگاره (معادل کلمه Video ) برگرفته از نگاره به معنای تصویر و اضافه شدن « فرا» به معنای بیشتر شدن و افزوده شدن در جمع « فرانگاره »
-
چپیره
واژهنامه آزاد
chapireh:گرد آمدن ،جمع شدن به جبیره در لغت نامه رجوع شود
-
رووید
واژهنامه آزاد
(گنابادی) رُوْویْدَ [rouwwida]؛ جمع کردن، جارو زدن، روفتن، رشد کردن گیاهان یا بزرگ شدن انسان و حیوان.
-
تیچسه.تیچیدن
واژهنامه آزاد
پراکنده شدن تعدای شی که قبلا به علت داشتن یک خاصیت مشابه در کنار هم جمع بوده اند..از لغات پارسی قدیم که در زبان لری به جای مانده است.
-
گرماش
واژهنامه آزاد
(کردی) در ادبیات کردی، ماش نام نوعی گیاه است و چون این گیاه به وفور در این روستا و حومۀ آن می روید، این روستا را گرماش نامیده اند. گرماش یعنی محل جمع شدن ماش.
-
اشونگ
واژهنامه آزاد
(استهبان فارس) اِشوَنگ (ESHVANG) محل خشک کردن محصولات کشاورزی در آفتاب؛ بعضی از محصولات (مانند انجیر) را بعد از جدا شدن از درخت، جمع آوری می کنند و در زمینی هموار و تمیز (ریگی یا جدیداً سیمانی) چند روزی در برابر آفتاب قرار می دهند تا رطوبت باقی مانده...
-
جماییدن
واژهنامه آزاد
(واژۀ ساختۀ کاربران) (Jamaaiydan) گرد هم جمع شدن؛ اجتماع کردن. ج.م.ع، از ریشۀ پارسى«جَم، جُم» به دست آمده است. از این رو با گستردن این ریشه به روش پارسى، می توان به شمار فراوانى اژ ستاک ها و واژگان نوین دست یازید. جمینیدن:مجموعه تشکیل دادن؛ جمینه:مجم...