کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جلوههای برفگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پاغنده
واژهنامه آزاد
در افغانستان به دانه های برف پاغنده های برف میگویند .
-
نزمه
واژهنامه آزاد
نم نم برف .دانه های ریز برف
-
پروشه
واژهنامه آزاد
دانه های ریز برف
-
شیربرف
واژهنامه آزاد
شیر برف (shirbarf) در گویش گنابادی یعنی مخلوط شیره انگور و برف. پیش از ابداع بستنی، برف شیر (برف شیره) در شهرستان های دیگر هم رواج داشته است.
-
خارس
واژهنامه آزاد
نام بخشی از دهکدۀ ییلاقی فشکور؛ این بخش به دلیل آب و هوای بسیار خوش و طبیعت بی نظیر آن مورد توجه خوش نشینان قرار گرفت و به شهرکی بزرگ و زیبا تبدیل شد. زمستان های پر برف و تابستان های خنک و مه آلود دارد.
-
کوه سفیدار(سپیدار)
واژهنامه آزاد
سفیداریاسپیدار دومین کوه بلند استان فارس و دوازدهمین کوه بلند ایران است که از شهرستان کوار تا ابتدای شهر خفر جهرم کشیده شده است. ۳۲۰۰مترارتفاع دارد وتقریبا نیمی ازسال پوشیده از برف است. ازقله های بلند این رشته کوه پرس پیت نام دارد که در فرمشکان کوار ...
-
رود سیمره
واژهنامه آزاد
رود سِیمَره؛ یکی از رودهای باختر ایران. این رود که از سرشاخه های مهم کرخه است از بلندی های برف گیر شمال غربی ایران سرچشمه می گیرد و پس از گذر از شهرستان های سیروان، چرداول و دره شهر در محل پل گاومیشان به رودخانۀ کشکان می پیوندد و رود کرخه را به وجود ...
-
کزدان
واژهنامه آزاد
نام دهی است در شهرستان زیباک بدخشان، یک درۀ زیبا و سبرسبز با آب و هوای گوارا و چشمه سارهای نقره گون. در این دهکده در حدود 40 خانوار زندگی می کنند که همه از نسل پاک تاجیکان آریایی با کیش شیعه اسماعیلی هستند. همه مردم این دهکده کشاورز و دام دار هستند و...